جمعه, فروردین ۱۰, ۱۴۰۳
مطالب ویژه

نگاهی به مبارزه زنان گیلان در عصر مشروطه

نگاهی به مبارزه زنان گیلان در عصر مشروطه

بر محوریت جمعیت «پیک سعادت نسوان»

مجله لاهیجان ـ یاسمن ابراهیمی: به روایت عموم مورخانی که درباره انقلاب مشروطه ایران نوشته‌اند، گیلان در تاریخ مشروطیت ایران نقش مهمی ایفا کرد و یکی از چند ایالت پیشرو در کشور ما بود. کوشش مشروطه‌خواهان و هواداران انقلاب، رشد و ترقی انسان ایرانی و ایجاد بستری برای زیست انسانی‌تر بود. زنان گیلانی نیز در این کوشش سهم چشمگیری داشتند و فراتر از همه محدودیت‌ها و موانع، برای حق و حقوق خودشان جنگیدند.

در این هنگام که پرده‌های سیاه‌بختی و هزارگونه عوامل تیره‌روزی سد بزرگی در مقابل ترقیات نسوان گردیده و در این زمان که اصول اجتماعی تمام ملل خاموش و عقب‌مانده، اصلاح، و سر و صورت نوین به خود می‌گیرد و بالاخره در وقتی که ایران هم از خواب غفلت خود جنبش نموده… با این اوضاع اسفناک و رقت‌آور حیاتی و معارف نسوان ایران ما هم به نوبه خویش سکوت را بیش از این جایز ندانسته خامه ناتوان به دست گرفتیم تا در حد امکان عوامل  و وسایل سیه‌روزی را نشان داده اصلاحات اساسی آن‌ها را خواستار شویم.
روشنک نوعدوست ـ نخستین نشریه پیک نسوان (پانزدهم مهر ۱۳۰۶)

جنبش زنان گیلان در انقلاب مشروطه، اندیشه‌های نو

گیلان در سال‌های منتهی به صدور فرمان مشروطه یکی از استان‌های پیشرو و بسیار فعال کشور ما بود و مردم آن، در به ثمر نشاندن  انقلاب مشروطه نقش مؤثری ایفا کردند. حتی آن زمان که محمدعلی‌شاه نخستین مجلس شورای ملی را به توپ بست و بساط مشروطیت را در پایتخت و بیشتر ایالات کشور برچید و در دوره موسوم به استبداد صغیر، همان اختناق و خفقان پیش از مشروطیت را حاکم کرد، مردم گیلان تن به این ارتجاع ندادند و پس از مدتی کوتاه، با تحصن‌ها و اعتراضات خود، امور گیلان را به دست گرفتند و دربار را – که کانون استبداد و واپسگرایی تلقی می‌شد – به مبارزه طلبیدند.

مهدی ملک‌زاده یکی از چند راوی سرشناس تاریخ مشروطیت ایران (و فرزند ملک‌المتکلمین، از شهدای آزادی) در توصیف شرایط و لزوم ایجاد تغییرات و پذیرش مشروطیت در گیلان می‌نویسد «مردم گیلان بیش از سایر نقاط کشور استعداد قبول رژیم نو و مشروطیت را داشتند. علت اساسی این استعداد بیشتر از این حقیقت سرچشمه می‌گیرد که گیلانی‌ها کمتر از سایر مردم ایران گرفتار قیودات و خرافات بودند و کمتر مرض ریاکاری و سالوسی در آن‌ها دیده می‌شد. به علاوه از دیرزمانی به واسطه نزدیکی و رابطه تجارتی که با روسیه و قفقاز مخصوصاً بادکوبه و تفلیس داشتند و مسافرت‌هایی که به آن نواحی می‌کردند و معاشرتی که با مردم آن دیار داشتند تا حدی از افکار نوین آگاهی پیدا کرده بودند…»

سهراب یزدانی، نویسنده کتاب «مجاهدان مشروطه» نیز معتقد است «گیلان به عللی چند، سرزمینی بود گشوده بر اندیشه‌های نو. رشت مرکز مبادله بازرگانی گیلان با روسیه، و از این راه با اروپا بود. افرادی از ملیت‌های روسی، انگلیسی، یونانی، عثمانی، ایتالیایی و فرانسوی به آن شهر رفت‌وآمد داشتند یا در آن‌جا می‌زیستند. چند مدرسه جدید و تعداد زیادی مکتب‌خانه در شهر دایر بود. قشر متوسط تحصیل‌کرده گستردگی داشت. بنا به چنین دلایلی بود که مأمور سیاسی بادانش روسیه ـ نیکیتین ـ رشت را پیشرفته‌ترین منطقه ایران از نظر رشد افکار آزادی‌خواهی و نفوذ تمدن جدید برمی‌شمرد. همین دلایل موجب شد تا گیلان… به صورت یکی از مراکز حرکت انقلابی درآید.»

پیک سعادت نسوان، مثالی از تحول در زندگی زنان

پیش از مشروطه تا سال‌های منتهی به روزگار ما، زنان بی‌شماری در ایران برای هر آنچه حق و سهم زن ایرانی از حقوق مدنی است، جنگیده‌اند؛ زنانی گمنام یا نامدار در نبردی نابرابر و همیشه ناتمام. اما انقلاب مشروطه فصل جدیدی در حیات فکری و اجتماعی ایرانیان، به خصوص زنان رقم زد و فرصت‌های تازه‌ای برای زنان این سرزمین فراهم کرد. نتیجه ابتدایی این تغییرات این بود که زنان به عنوان نیمه دیگر جامعه پذیرفته شدند و به جای الفاظی چون «ضعیفه» و «مخدرات» از واژگانی چون زنان و بانوان برای اشاره به آنان استفاده شد. نشانه‌های تاثیر مشروطه بر زنان گیلانی تاسیس نخستین مدارس نوین زنان، انجمن نسوان، شکوائیه‌های زنان به مجلس شورای ملی و ادعای دریافت حق و حقوق ارثی و اقتصادی و اجتماعی بود. مطالباتی که برخی از آن‌ها به نتیجه رسیدند و برخی دیگر در جدال سنت و تجدد بی‌پاسخ ماندند. یک مورد شاخص این تحول فکری و اجتماعی، تشکیل جمعیت «پیک سعادت نسوان» در سال ۱۳۰۲ همراه با زنان عدالتخواهی همچون جمیله صدیقی، شوکت روستا، پری‌رخ کسمایی، سکینه اورانوس، اورانوس پاریاب به همت خانم روشنک نوع‌دوست بود. این جمعیت، کمی پس از تأسیس دست به انتشار مجله‌ای به همین نام، یعنی «پیک سعادت نسوان» زد. این نشریه عمر کوتاهی داشت و فقط یک سال منتشر شد، اما تاثیر ماندگار خود را گذاشت و به‌رغم برخی افکار متحجر زمان خود اصرار بر ترقی و سربلندی زن ایرانی داشت و کوششی برای بیدار کردن زن ایرانی از خواب هزار ساله بود.

پیک سعادت نسوان را معتبرترین نشریه زنان در مطبوعات گیلان دانسته‌اند. این نشریه در کنار نشریاتی چون «عالم نسوان»  «جهان زنان» و یا «نسوان وطن‌خواه» منتشر می‌شد. روشنک نوع‌دوست برای رهایی زنان از گرداب جهل و بی‌سوادی  مدرسه دخترانه نسوان را در سال ۱۲۹۶ تاسیس کرد و در کنار اداره مدرسه و به اقدامات آموزشی و فرهنگی مختلفی پرداخت که از جمله تاسیس کتابخانه و قرائت‌خانه عمومی و تئاتر بود (آن‌هم در سال‌هایی که اجرای تئاتر با نقش‌آفرینی زنان ممنوع بود و مردان با پوشش زنانه، نقش زنان را روی صحنه بازی می‌کردند). مجمع فرهنگی و هنری پیک نسوان به همت ساری امانی نخستین نمایشنامه‌ خود را در اسفند ۱۳۰۲ به عنوان «عروسی یا دختر فروشی» به اجرا درآورد که در واقع روایتی از زندگی عموم زنان آن دوران بود.

جمعیت نسوان وطن‌خواه تا سال ۱۳۱۲ فعال بود و پس از آن دولت اقدام به سرکوب، توقیف و بستن نشریات و انجمن‌های مستقل کرد. این تصمیم دولت، قدمی در مسیر تسلط هرچه بیشتر حکومت بر مطبوعات بود. سازمان‌های زنان نیز از این قاعده مستثنا نبودند و طبیعت خودجوش جنبش زنان به سمت نظارت‌های دولتی رفت. این فشار به مطبوعات و انجمن‌های مستقل چنان زیاد بود که دو تن از اعضای جمعیت پیک سعادت نسوان در رشت دستگیر شدند، که اولین زندانیان سیاسی زن ایران بودند. سازمان بیداری زنان، جامعه زنان قزوین و همچنین نشریات زنانه مانند «نامه بانوان» نیز بسته شدند و مؤسس آن، شهناز آزاد زندانی شد و روزنامه پرخواننده «جهان زنان» نیز از ادامه فعالیت و انتشار بازماند. ساختمان جمعیت نسوان وطن‌خواه نیز پیش چشم نیروهای نظمیه ـ و شاید حتی به اشاره و با تایید حکومت وقت ـ توسط عده‌ای از متعصّبان سنگباران شد و نشریات آن به آتش کشیده شدند. به این ترتیب دوره‌ای از کوشش‌های زنان باشهامت ایرانی در تحقق حقوق خودشان و انسانی‌تر زیستن به پایان رسید. کوشش‌هایی که ریشه‌هایش به آزادی‌خواهی و باور به تغییر برمی‌گشت و مبارزه‌ای که هدفش ریشه‌کن کردن استبداد و استکبار بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *