جمعه, آبان ۹, ۱۴۰۴
مطالب عمومی

ساختمان فلاطوری و مختصری از قصه‌ ابریشم

ساختمان فلاطوری و مختصری از قصه‌ ابریشم

مجله لاهیجان ـ یاسمن ابراهیمی: ورودی شهر لاهیجان، بنایی صدوچند ساله که همچنان ایستاده است. این ساختمان زمانی ابریشم این شهر را در خود جای می‌داد و تاریخی را پشت سر گذاشت. بعضی از سازه‌ها به‌خاطر بعضی از وقایع به انزوا کشیده می‌شوند؛ مکان‌هایی که در آن زندگی وجود داشت، اما یکباره به انجماد مرگ وصل شدند و اکنون تنها خاطرات گذشته را در دل خود حفظ می‌کنند. علت چیست؟ ما از آن بی‌خبریم.

ساختمان فلاطوری که نامش از دو واژه‌ی «فلا» و «طور» گرفته شده و در زبان یونانی معنای «ابریشم» می‌دهد، این بنای خاص و منحصر‌به‌فرد در زمان مظفرالدین‌شاه ساخته شد. بنای صنعتی با تلفیق معماری سنتی گیلان و اروپایی، نمونه‌ای از میراث معماری صنعتی ایران به‌شمار می‌رود. فراموش نکنیم، هر سازه‌ای که امروز خاموش است، روزی می‌تواند به قلب تپنده‌ شهر تبدیل شود. گیلان زمانی خواستگاه صنعت نوغانداری و پرورش کرم ابریشم بود و به‌خاطر تولید ابریشم، «دارالمنفعت» نامیده می‌شد. ولی حالا چند اثر تاریخی ابریشم، مانند ساختمان ابریشم‌کشی امین‌الضرب رشت، اداره‌ی نوغان لنگرود، ساختمان فلاطوری لاهیجان، باغ توت صومعه‌سرا کاملاً متروک شده‌اند و حال خوشی ندارند.

شاید اگر بخواهیم به سرآغاز تولید و تجارت ابریشم در دنیا نگاه کنیم، به هزاران سال پیش در چین بازمی‌گردد. قدیمی‌ترین اثر تاریخی کشف‌شده، مربوط به حفاری شهر قدیمی اینشو است که نقش‌هایی از کرم ابریشم، درخت توت و نخ ابریشم بر روی کاسه‌ لاک‌پشت بر آن حک شده است. و از آن‌جایی‌که چین بزرگ‌ترین صادرکننده‌ ابریشم بود، ارسال این کالا به مناطق دوردست آغاز شد. ابریشم، بر پشت شترهای آسیای میانه و گذر از صحراهای آسیای مرکزی و عبور از سواحل مدیترانه، به رونق جاده‌ ابریشم و توسعه‌ آن کمک کرد. ابریشم در ایران نیز ریشه‌ای به بلندای تاریخ دارد و از قدمتی طولانی برخوردار است. در دوره‌ی ساسانیان، با آمدن ابریشم، کارگاه‌های زیادی در شوش، شوشتر و جندی‌شاپور احداث کردند. بعد از چین، از قرن هفتم به بعد، تولید ابریشم در ایران، به‌خصوص گیلان، شهرت زیادی پیدا کرد. به پرورش کرم ابریشم در گیلان «نوغان» گفته می‌شد و به حرفه‌ پرورش کرم ابریشم، «نوغانداری» می‌گفتند. یکی از دلایل توسعه سریع آن، وجود درختان توت در این مناطق بود. در آغاز عصر صفوی، ابریشم جزو گرانبهاترین محصولات بازرگانی بود و گیلان، با تولید ابریشم‌های باکیفیت و مرغوب، توانسته بود بازرگانان تمام کشورها را به‌سوی خود بکشاند. میزان تولید و کیفیت ابریشم در گیلان باعث می‌شد سرمایه‌گذاری‌های زیادی صورت بگیرد و تجارت‌خانه‌ها و کارخانه‌های زیادی در اینجا تأسیس گردد. ولی افزایش تولید صنعت ابریشم در گیلان دوام چندانی نداشت و بیماری «پیرین» سبب نابودی نوغانداری شد و لطمات زیادی به این صنعت زد. کارگاه‌های پارچه‌بافی یکی پس از دیگری تعطیل شد. تجار گیلان برای بقای کار خود به تجارت‌های دیگر روی آوردند. نوغانداران گیلان، توتستان‌ها را تغییر کاربری دادند؛ در رودبار اقدام به کاشت زیتون کردند و در مناطق دیگر هم برنج‌کاری سود بیشتری داشت. در زمان پهلوی، با این‌که به توسعه صنعت ابریشم توجه ویژه شد، ولی باز هم رشد مطلوبی پیدا نکرد. توتستان‌ها محدود بود، نوغانداری سالی یک‌بار انجام می‌گرفت، نیمی از سال کارخانه‌ها مجبور به تعطیلی بودند و سبب بیکاری کارگران فصلی ابریشم‌کشی می‌شد. و ماشین‌آلات هم به علت بدون استفاده بودن، فرسوده می‌شدند. و این صنعت به مرور زمان رو به افول نهاد.

شاید اگر بخواهیم به زبان ساده برای نسل جدید توضیح بدهیم، ابریشم یک فیبر پروتئین حیوانی است که توسط کرم‌های ابریشم تولید می‌شود. نخستین گام در تولید ابریشم، کرم ابریشم است که به مدت چهار هفته از برگ توت تغذیه می‌کند. زمانی‌که به‌طور کامل رشد کردند، شروع به ساختن پیله به دور خود می‌کنند. در این مرحله، «شفیره» (مرحله‌ای که حشره به خواب یا توقف می‌رسد) را در آفتاب خشک می‌کنند تا کرم درون آن از بین برود. در غیر این صورت، طی یک هفته، پروانه از پیله خارج می‌شود. پس از کشتن کرم ابریشم، رشته‌ی ابریشم از پیله خارج می‌شود. این کار به‌صورت دستی یا با استفاده از دستگاه‌های مخصوص انجام می‌شود. یک سر رشته‌ی ابریشم به یک قرقره متصل شده و سپس با دقت از پیله خارج می‌شود. این مرحله نیاز به مهارت و دقت بالایی دارد، زیرا رشته‌ی ابریشم بسیار ظریف و حساس است. رشته‌های ابریشم استخراج‌شده به‌صورت تکی بسیار نازک هستند و برای استفاده در بافت پارچه باید به هم تابیده شوند. این فرآیند را «ریسندگی» می‌گویند. نخ ابریشم خام معمولاً به رنگ سفید یا کرم است. این نخ‌ها برای تولید پارچه‌های رنگارنگ، باید رنگرزی شوند و به‌دلیل ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد خود، در صنایع مختلفی از جمله نساجی، پزشکی، هوافضا و هنر مورد استفاده قرار می‌گیرد. نخ ابریشم و پارچه‌های ابریشم در ظرافت و نرمی، شهره‌ی جهان هستند. ابریشم‌بافی، هنری است که از ترکیب رنگ و طبیعت رقم می‌خورد و ماحصل آن محصولی زیبا و جادویی‌ست. نخ‌های لطیف ابریشم در دستان هنرمند زنان و مردان، به‌گونه‌ای به تار و پود بدل می‌شود که حاصل آن عمدتاً چادرشب‌بافی، رشتی‌دوزی، شعر‌بافی، اطلس‌دوزی، حریربافی، جوراب‌بافی، گلیم‌بافی و گبه است که هنری اصیل و سنتی در ایران محسوب می‌شود.

و شاید این مختصری بود از قصه‌ ابریشم و به انزوا کشیده شدن آن.

و در آخر، برای ساختمان فلاطوری لاهیجان خوشحالیم؛ انگار این روزها، به همت خیلی‌ها، این ساختمان متروکه فرصتی برای احیای فرهنگ و هنر یافته و قرار است تبدیل به موزه شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *