گیلان و مسافران
گیلان و مسافران
ای کاش میتوانستیم بگوییم که خوش آمدید
مجله لاهیجان: طبیعی است زمانی که ورود انبوه مسافران باعث اخلال در زندگی عادی ما لاهیجانی (ما گیلانیها) میشود، برخی از ما به مسافران روی خوش نشان ندهیم و حتی از سرازیر شدنشان به شهر و استانمان ناراحت و ناراضی باشیم. از اینرو در روزهای تعطیل که سیل مسافران به گیلان میرسد، شبکههای اجتماعی پُر میشود از عکسها و نوشتههای اعتراضی. جملاتی مثل «گیلان ظرفیت این همه مسافر را ندارد» و «ای کاش میتوانستیم بگوییم که خوش آمدید» محترمانهترین جملات اعتراضیاند.
گیلان و مسافران ـ نبود اقتصاد گردشگری
ما اقتصاد گردشگری به آن معنی علمی و درستش نداریم. یعنی نظامی که آمار دقیقی از ورود و خروج و اقامت گردشگران، و دخل و خرجهای مرتبط در آن دیده شود، وجود ندارد. در برخی روزهای سال بنزین و نان کم میآید، نه اینکه چون کمبود داریم؛ به این دلیل که آماده پذیرش سیل مسافران نیستیم. ترافیک جادهها و شلوغی شهرها و حاشیه شهرها که جای خود. همین اواسط شهریور، که مسافران ورودی به گیلان زیاد شد، روزنامه پیام ما در گزارشی به مشکلات پیش آمده پرداخت: «ورود پرحجم مسافر به گیلان، موجب کمبود بنزین، تعطیلی جایگاههای بنزین و صفرهای کیلومتری در شهرهای این استان شمالی کشور شد. از سوی دیگر افزایش گردشگری انبوه و نبود برنامهریزی برای آن، به چالشهای سفر در استانهای گردشگری چون گیلان دامن زده است… یکی از شهروندان … نیز با انتقاد از مسافرت انبوه گردشگران بدون وجود زیرساختها در این استان، بیان کرد که بهجز مشکلات مربوط به کمبود بنزین، بسیاری از مسافران در نقاط مختلف شهرهای کوچک و بزرگ مثل بلوارها و پارکها، با چادر اسکان مییابند و از سوی دیگر سواحل و مناطق گردشگری استان و خصوصاً جنگلها، پر از زبالههایی است که آنها میریزند و ما پس از رفتن آنها شاهد هستیم که گروههای دلسوز محیطزیست، اقدام به پاکسازی محیط میکنند…»
گیلان و مسافران ـ از نگاه رسانهها
ساعد نیوز نیز به نقل از روزنامه جوان نوشت «ترافیک جادهها، گرانی، تصاویر زباله در همهجا و صفهای طولانی در پمپ بنزین و سرگردانی؛ این حال و روز بسیاری از مسافران تعطیلات هفته گذشته بود که راهی استانهای گیلان و مازندران شدند. البته مسافران به سمت خراسان رضوی هم از ترافیک جاده در امان نبودند، اما شدت ترافیک و گرفتاریهای ازدحام جمعیت در این استان به اندازه استانهای شمالی کشور نبود. طی دو، سه روز گذشته دبیر ستاد خدمات سفر کشور اعلام میکرد که ظرفیت این استانها برای پذیرش مسافر اشباع شده و مسافران بدون برنامهریزی و رزرو محل اقامت سفر نکنند. با این حال مسافران زیادی بیتوجه به این هشدارها، راهی جادههای شمالی کشور شدند و ترافیک سنگینتری را در شهرهای خطه شمالی رقم زدند، اما چه دلیلی دارد که مسافران، با وجود بار ترافیکی سنگین در جادههای منتهی به شمال کشور باز هم آنجا را به عنوان مقصد سفرشان انتخاب میکنند؟! در تعطیلات هفته اخیر، ترافیک جادههای شمالی در کنار ازدحام و شلوغی بیش از حد جایگاههای بنزین و سوخت، اعصاب مسافران را خرد کردهبود. این مسئله اما، تنها گریبان مسافران را نگرفت، بلکه ساکنان استانهای گیلان و مازندران نیز گرفتار مشکلات عدیدهای شدند، ساکنانی که باید برای خرید نان یا پر کردن باک بنزین خودرویشان ساعتها در صف منتظر میماندند و ترافیک معابر را تحمل میکردند و به سختی خودشان را به محل کارشان میرساندند. متأسفانه در چند روز گذشته زندگی روزمره ساکنان این استانها مختل شد… هر چند مسئولان اعلام میکردند تدابیر و پیشبینیهای لازم برای این سفرها انجام شده و مشکلات موجود ناشی از کمبود یا نبود سوخت و موادغذایی نیست، با این حال حجم گسترده سفرها و ورود انبوه مسافران، آن هم بیش از ظرفیتهای استان، موجب بروز مسائل و مشکلات زیادی شد. تا جایی که حتی تردد نفتکشها و تانکرهای سوخت که نیاز جایگاهها را تأمین میکردند با کندی و دشواری همراه شد و موارد اینچنینی، سفر را به کام بسیاری از مسافران و همچنین ساکنان شهرهای شمالی کشور تلخ کرد. هفته گذشته، زندگی روزمره برای ساکنان برخی از شهرهای شمالی مختل شد، چراکه دیگر نه شب داشتند و نه روز! آنها برای رسیدن به محل کار یا بازگشت به خانه یا انجام سایر امور زندگی اغلب باید زمان زیادی را لابهلای ترافیکی سپری میکردند که مسافران مسبب ایجادش بودند. مسافرانی که شمال، اولین و شاید تنها مقصد گردشگری آنها در تعطیلات مختلف سال شدهاست. هر چند حجم مسافران در فصلهای دیگر به اندازه تابستان نیست، اما توزیع نامناسب سفرها در کشور چنین شرایطی را به بار آورده و باعث آزردهخاطر شدن شهروندان ساکن خطه شمال کشور شدهاست.»
گیلان و مسافران ـ واقعیتها
خب طبیعی است در چنین شرایطی، زمانی که ورود انبوه مسافران باعث اخلال در زندگی عادی ما لاهیجانی (ما گیلانیها) میشود، برخی از ما به مسافران روی خوش نشان ندهیم و حتی از سرازیر شدنشان به شهر و استانمان ناراحت و ناراضی باشیم. از اینرو در روزهای تعطیل که سیل مسافران به گیلان میرسد، شبکههای اجتماعی پُر میشود از عکسها و نوشتههای اعتراضی. جملاتی مثل «گیلان ظرفیت این همه مسافر را ندارد» و «ای کاش میتوانستیم بگوییم که خوش آمدید» محترمانهترین جملات اعتراضیاند. البته ورود و اقامت مسافران در اقتصاد گیلان و به تبع در زندگی ما گیلانیها نقش دارد، اما این نقش در قیاس با مشکلات و زحماتی که تحمل میکنیم چندان به چشم نمیآید. گره کار اینجاست که نه آمار درست و دقیقی از گردش مالی حضور مسافران داریم و نه ابعاد اقتصاد گردشگری در گیلان را میشناسیم. که اگر میشناختیم، تصویر روشنی از ماجرا پیش چشم ما بود و بهتر میتوانستیم درباره نسبت منافع به مشکلات قضاوت کنیم. حتی آن بحث تقویت زیرساختهای توریستی و بسترسازی برای پذیرایی هرچه بهتر از مسافران – بدون ایجاد مزاحمت و مشکل برای اهالی – هم بدون مطالعه دقیق درباره نیازها و ضرورتها، و در فقدان آمار درست وعلمی، در حد شعار و حرف – حرف مفت و اجرانشدنی – باقی میماند.