کی بود، کی بود؟ تفاوت لغزشهای اخلاقی خودمان و دیگران
کی بود، کی بود؟ تفاوت لغزشهای اخلاقی خودمان و دیگران
«چرا و چگونه اشتباهاتمان را توجیه میکنیم؟»
کی بود، کی بود؟ «همهی ما انسانهای ممکنالخطا تمایل عجیبی داریم خودمان را موجه نشان دهیم و از زیر بار مسئولیت اعمال آزاردهنده، غیراخلاقی یا ابلهانهمان شانه خالی کنیم. البته بیشتر ما در موقعیتی نیستیم که مرگ و زندگی میلیونها نفر آدم در دستمان باشد، ولی عواقب خطاهایمان چه ناچیز و کماهمیت باشد چه آه و فغان به پا کنند، چه بیسروصدا باشند و چه تشت رسواییمان از بام بیفتد، بیشترمان جان به لبمان میرسد و به نظرمان کاری شاق میآید که این زبان چندمثقالی را حرکت دهیم و یک کلمه بگوییم “تقصیر من بود؛ اشتباه بزرگی مرتکب شدم.” و هرچه هم عواقب عاطفی، مالی، یا اخلاقی خطایمان بیشتر باشد، به گردن گرفتن تقصیر دشوارتر میشود». میگویند که «سیاستمداران بارزترین نمونههای کسانی هستند که خودشان را توجیه میکنند» و برای همین است که معمولاً مثالهایی واضحی که دربارهی چنین رفتارهایی وجود دارد مربوط به آنهاست. «هنر سخنرانی با استفاده از فعل مجهول برساختهی خودشان است؛ و وقتی خفتشان میکنی و دیگر راه فرار ندارند، بهزور و زحمت خطایشان را میپذیرند، اما مسئولیتش را به عهده نمیگیرند. بله، بله، اشتباهی صورت گرفت، ولی من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود، و از بردن نام آن آستین هم معذورم».
از میان کتابهای تجربه و هنر زندگی که به کوشش انتشارات گمان به فارسی ترجمه شده و در بازار کتاب ایران موجود است، کتاب « کی بود، کی بود؟ » یکی از بهترینهاست. در کتاب کی بود، کی بود؟ با این پرسش مواجه میشویم که «چرا و چگونه اشتباهاتمان را توجیه میکنیم؟» چرا دیگران را برای کارهای ناپسندی که گاه و بیگاه مرتکب میشوند خطاکار میبینیم، اما زمانی که خودمان همان کار یا حتی بدتر از آن را انجام میدهیم، خدشهای به درستکاری و صداقت ما وارد نمیشود؟ در این کتاب با این مسأله سروکار داریم که «توجیه خویش نه تنها خطاها و تصمیمات غلطمان را کوچک جلوه میدهد بلکه باعث میشود همه، غیر از خودمان، متوجه ریاکاریمان بشوند. توجیه کردن خودمان به ما امکان میدهد میان لغزشهای اخلاقی خودمان و دیگران فرق بگذاریم و مغایرت اعمالمان را با باورهای اخلاقیمان لاپوشانی کنیم».