میراث فرهنگی و گردشگری لاهیجان، تأملی بر فرصتها و آسیبها
میراث فرهنگی و گردشگری لاهیجان، درنگ بر تعاریف
مجله لاهیجان ـ مریمهدی میرزایی: برای بحث درباره این موضوع که نقش میراث فرهنگی در جذب گردشگر و توسعه گردشگری در شهرستان لاهیجان چیست و این بخش چه ظرفیتهای پیدا و پنهانی دارد، ضروری است برخی عبارات و اصطلاحات را، ولو به شکل کلی تعریف کنیم. سپس به جستجوی پاسخ این پرسش برویم که چرا میراث فرهنگی لاهیجان نقش چندان پررنگی در جذب گردشگران ندارد؟
میراث فرهنگی: کلمه میراث، همانطور که همه ما میدانیم، به آنچه که یک فرد از خود در این دنیا بهجا میگذارد، اطلاق میشود. میراث فرهنگی نیز گسترده است؛ از جهتی به دو بخش ملموس و غیرملموس تقسیم میشود، که منظور از ملموس آنچیزی است که قابل لمس است و وجود فیزیکی دارد، مانند صنایع دستی، بناها و اشیاء و محوطههای باستانی. و میراث فرهنگی غیرملموس که وجود فیزیکی ندارد و شامل گستره وسیعی است؛ از جمله آداب و رسوم، مثل علم بندی در ماه محرم، موسیقی، لالاییها، بازیها، مثل لافندبازی، رقصها و جشنها مثل گل گل چهارشنبه، زبانها و گویشها، غذاها، مهارتها، برای مثال در گیلان مهارت و دانش فرآوری چای و کاشت برنج و ابریشم کشی.
گردشگری: هنگام شنیدن این کلمه، ذهن ما بهطور ناخودآگاه به سمت کسانی معطوف میشود که برای دیدن جاذبهای طبیعی یا تاریخی و یا گذراندن تعطیلات به سفر میروند. اما امروزه با پیشرفت گردشگری و توسعه راهها، ارتباطات، رسانهها و تبلیغات و به تبع آن گسترش شناخت، گردشگری با ارائه ایدههای جدیدتر و جذابتر از سوی سیاستگذاران و جامعه میزبان، زیرمجموعه بسیار وسیعتری پیدا کرده و در بسیاری از کشورها این صنعت، بین سه صنعت برتر قرار گرفته و با سرعت به یکی از نیروهای قدرتمند اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. یک دلیل، این است که دولتهای پیشرفته و فرهیخته، میدانند که به سفر رفتن، تاثیر مهمی در فهم و شناخت اقوام مختلف از یکدیگر دارد، و به همین خاطر بهویژه مسافرت داخلی را ابزاری برای آشنایی شهروندان با سایر مناطق کشور و در نتیجه کسب احساس غرور ملی و اتحاد میدانند.
جاذبهها: قطعاً جاذبههای گردشگری، محرک اصلی برای مسافرت هستند. و بدون آنها دیگر به خدمات گردشگری همچون حمل و نقل، محل اقامت، غذا و … نیاز چندانی نیست. در گردشگری لاهیجان، بیشترین جاذبهای که گردشگران را به خود فرا میخواند، جاذبه طبیعی است. در حقیقت میتوان گفت شمال ایران به دلیل داشتن جغرافیا و طبیعت سرسبز و متفاوت از سایر مناطق، مورد توجه گردشگران داخلی و حتی کشورهای اطراف که آب و هوای گرم و خشکی دارند، قرار میگیرد. اما این نکته مهم است که اکنون که این شهر تبدیل به یک شهر گردشگرپذیر شده است، از همه ظرفیت خود برای جذب گردشگر و کسب درآمد استفاده کند، تا توازن بین هزینه و فایده به وجود بیاید و شاهد رنجش ساکنین اصلی شهر از حضور گردشگران نباشیم. در اینجا سوالهای زیادی در ذهن شکل میگیرد که سعی میکنیم به تدریج و به اختصار و با استفاده از منابع تخصصی صنعت گردشگری به آن پاسخ دهیم و یا حداقل با مطرح کردن آنها، جرقهای در اذهان شهروندان دغدغهمند ایجاد کنیم.
میراث فرهنگی و گردشگری لاهیجان، تأملی بر فرصتها و آسیبها
اول اینکه چرا میراث فرهنگی با آن تعریفی که در ابتدای این مطلب ارایه شد، نقش کمرنگی در جذب گردشگران دارد؟ بنظر میرسد عدم شناخت و بیتفاوتی مسئولین شهر و شهروندان به عنوان جامعه میزبان اولین دلیل باشد. همانطور که بارها شنیدهایم، حرمت امامزاده با متولی آن است. چرا ما ساکنان لاهیجان، خود، لاهیجان را نمیبینیم؟ افراد، مسافتهای طولانی را از راههای سخت و آسان، برای دیدن چیزی طی میکنند که وقتی در معرض دید و دسترس آنهاست، توجهی به آن نمیکنند. به هر علتی ما دیدن بسیاری از جاذبههای شهر یا محیط اطرافمان را بهراحتی از دست میدهیم، حتی ممکن است هرگز آن را ندیده یا درباره آن نشنیده باشیم. این مورد فقط شامل میراث فرهنگی نیست، بلکه جاذبههای طبیعی را نیز شامل میشود. شاید بتوان با راهاندازی تورهای لاهیجانگردی، شوق شناخت شهر را ابتدا در دل فرزندان این شهر به وجود آورد و بعدتر به عنوان یک برنامه تجربه و اصلاح شده به گردشگرانی که از سایر شهرها و کشورها به لاهیجان سفر میکنند، ارائه داد.
شاید این پرسش در ذهن ایجاد شود که شناخت میراث فرهنگی از جانب شهروندان چه تاثیری میتواند داشته باشد؟ اولین تاثیر آن میتواند ایجاد شناخت نسبت به خود و حس تعلق خاطر به شهر و به تبع آن همانطور که پیشتر گفتیم، احساس افتخار به خود و داشتههایمان باشد. و بعدتر ایجاد حس مطالبهگری از مسئولین در شهروندان، برای حفظ و احیاء این میراث است. پس از آن است که چگونگی ایجاد فضای مناسب و درخور برای جذب گردشگر به این جاذبه ها و رونق اقتصادی مطرح میشود.
اکنون از خود بپرسیم که ما علاوه بر میراث طبیعی که جاذبه اصلی شهر لاهیجان است، کدام یک از جاذبهها را بالفعل و یا بالقوه داریم؟ برای پاسخ به این سوال فهرستی از انواع جاذبههای گردشگری را می آوریم. جاذبههای سرگرمی: مانند پارکهای موضوعی، پارکهای تفریحی، مجموعههای ورزشی و… ؛ جاذبههای تفرج: راهپیمایی، دوچرخهسواری، ورزشهای زمستانی و…؛ جاذبههای رویدادها: رویدادهای ملی، محلی، مذهبی، ورزشی، تجاری، جشنوارهها و…؛ جاذبههای طبیعی: مناظر طبیعی، دورنمای دریا، پارکها، کوهها، گونههای گیاهی، گونههای جانوری، سواحل و…؛ جاذبههای فرهنگی: مکانهای تاریخی، باستانی، معماری، سبک آشپزی، بناهای یادبود، موزهها، کنسرتها، تئاتر و…؛ جاذبههای صنعتی: تورهای بازدید از کارخانهها و شرکتهای تولیدی.
در این میان، نظر خواننده محترم را به سه گروه جاذبه های فرهنگی، صنعتی و رویدادها جلب میکنیم. در این ارتباط میتوان به مواردی مانند پل خشتی، بقاع و مساجد تاریخی شهر و روستاهای اطراف، موزه چای، حمامهای تاریخی، خانههای تاریخی شهر و روستاهای اطراف، زورخانه، آیینهای نوروزی، آیینهای سوگواری به خصوص در ماه محرم، مانند کربزنی و چهل منبر، انواع صنایع دستی از حصیربافی، بامبوبافی، سفالگری و…، انواع غذاها، انواع نانها و شیوه پخت آنها، کشت برنج، برداشت چای از باغها و فرآوری آن در کارخانهها، قایقرانی، جشنواره عکاسی از برگریزان یا گلهای وحشی در لاهیجان و… اشاره کرد، که هر کدام قابلیت این را دارد که به عنوان یک جاذبه خاص برای تورهایی که امروزه به تورهای با علایق ویژه معروفند و برای مطالعه و بازدید از یک موضوع خاص تشکیل میشوند، مورد توجه گردشگران قرار گیرند، که به احتمال زیاد، ذهن خواننده محترم موارد بسیاری را در حین خواندن این بند به آن افزوده است.
اما متولی اصلی شناسایی این ظرفیت و برنامهریزی برای شناساندن در درجه اول به ساکنین و در درجه دوم به گردشگران کدام نهاد است؟ قطعا اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان و شهرستان است، این اداره میبایست با به کارگیری نیروهای متخصص و مشورت با فعالان این صنعت و موسسات آموزشی گردشگری و راهنمایان گردشگری و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از گردشگران و کسب و کارهای ارائهدهنده کالاها و خدمات گردشگری، به بازبینی، برنامهریزی و ارائه راهکار برای دریافت سود بیشتر از جذب گردشگر اقدام کند. و در قدم بعدی نیاز به همکاری سایر نهادهای دولتی و خصوصی برای رسیدن به این هدف است. برای مثال شهرداری، محیط زیست، اداره فرهنگ و ارشاد، در زمینه حمل و نقل: تاکسیرانی، تاکسیهای خصوصی و اینترنتی، پایانه های اتوبوس، دفاتر گردشگری و هواپیمایی و… در زمینه غذا: رستورانهای شهری و روستایی، کافهها، فروشگاهها، نانواییها، اغذیه فروشیهای کوچکتر و… در زمینه اقامت: هتلها، اقامتگاههای بومگردی، مهمانسراها و … در زمینه فرهنگی: رسانههای دولتی و خصوصی، مجلات، روزنامهها، مدارس، دانشگاهها و موسسات زبانهای خارجی و موسسات فرهنگی و هنری، هنرمندان و… در حقیقت میتوان گفت این صنعت به حدی گسترده است که برای رسیدن به مطلوب، آگاهی و همکاری همه شهروندان را میطلبد.
واقعیت این است که اولین جاذبه شهر ما طبیعت آن است، پس بهتر است که با هوشمندی از این ظرفیت استفاده نمود و میراث فرهنگی را در دل طبیعت به گردشگر ارائه داد؛ شبیه به همان اتفاق مبارکی که در موزه میراث روستایی گیلان رقم خورده است. البته اقامتگاههای بومگردی خصوصی که در سالهای اخیر در سرتاسر ایران و همچنین گیلان راهاندازی شدهاند، تا حد زیادی همین هدف را در ابعاد کوچکتر ارائه میکنند. برای مثال در این اقامتگاهها، معماری اصیل و سنتی گیلانی که متناسب با آبوهوا و جغرافیای آن است، مورد استفاده قرار گرفته است و تصویری کلی از فضا، عطر و رنگ محل زندگی ما به گردشگر میدهد. بهعلاوه غذاهایی که ارائه میشود، عمدتا غذاهای محلیای هستند که مواد اولیهشان نیز از همانجا تهیه شده است. دستساختههای هنرمندان همان شهر و محل به فروش میرسد، موسیقی محلی نیز نواخته میشود و این گونه است که در این سفر، هم میزبان و هم مهمان میتوانند از یکدیگر چیزهایی را فراگیرند. برقراری ارتباط اجتماعی صحیح و بازدیدهای هدفمند و برنامهریزیشده از زندگی و فرهنگ محلی، موجب گرامی داشتن فرهنگ بومی میشود. در این میان، علاقه بازدیدکننده به شیوه و سبک زندگی محلی، حس احترام مردم محلی را نسبت به گردشگر برمیانگیزد و به آنها احساس غرور و افتخار به دستاوردهایشان میبخشد.
هرچند در مقابل، اثرات منفی و نامطلوبی هم ممکن است بر مقصد گردشگری اثر بگذارد که عمدتاً به دلیل توسعه بیش از حد و نامتوازن است، برای مثال: تورم، مشکلات اجتماعی، زوال منابع طبیعی و فیزیکی و تولید آلودگی، زوال محیط فرهنگی، افزایش جرم و جنایت، صنعتیسازی صرف و افسارگسیخته فرهنگ و مذهب و هنر، درگیری در جامعه میزبان، گسترش بیماریها، نوسانات اقتصادی، مشکلات حمل و نقل و…. اما جهان امروز تجربه کافی برای افزایش منافع گردشگری و یا دستکم کاهش تأثیرات منفی آن را دارد، آنچه باید انجام شود توازن بین هزینهها و منافع برای رسیدن به بهترین هزینه و منفعت است. میتوان گفت که در حقیقت سیستم حکومتی (قانونی، سیاسی و مالیاتی) که گردشگری را در برگرفته است، تاثیری عمیق در توانایی مقصد برای رقابت در بازار خارجی و داخلی و به دنبال آن نقشی پررنگ در تعیین سودآوری بخشهای گوناگون این صنعت دارد. گردشگری، صنعتی است که میتواند تا حدی اقتصاد را از حالت اتکا به منابع نفتی خارج کند، اما متاسفانه در کشور ما جدی گرفته نمیشود. مقایسه کنید آمار ورود گردشگر را در سال ۲۰۲۲ بین دو کشور ایران و ترکیه بر اساس آمار وبسایت سازمان جهانی گردشگری؛ بر اساس این آمار، ایران ۱/۴ میلیون نفر و کشور همسایه، ترکیه ۵/۵۰ میلیون نفر ورودی داشته اند. حال باید پرسید مشکل از کجاست؟ نداشتن جاذبههای گردشگری یا نداشتن نیروهای متخصص و آگاه و یا نداشتن خط مشی صحیح؟
میراث فرهنگی و گردشگری لاهیجان، جاذبههای فرهنگی و تاریخی
مکانهای تاریخی همیشه از جاذبههای محبوب، برای گردشگران داخلی و خارجی بودهاند. در سال ۲۰۰۳ سازمان انجمن صنعت مسافرت امریکا گزارشی را درمورد گردشگران فرهنگی و تاریخی منتشر کرد که بیشاز ۸۱ درصد ( ۱۱۸ میلیون تَن) از بزرگسالانی که در سال ۲۰۰۲ به سفر رفته بودند، گردشگران فرهنگی یا تاریخی بودند. در ارتباط با آثار تاریخی شهر لاهیجان، بقاع و مساجد تاریخی در شهر و روستاهای اطراف آن و همچنین خانههای تاریخی، پل خشتی، موزه چای قابل ملاحظه هستند و قابلیت جذب گردشگر دارند، اما همانطور که پیشتر گفتیم، این امر مستلزم مطالعه و آمادهسازی این مکانها برای جذب گردشگر از جانب نهادهای متولی گردشگری است که متاسفانه تاکنون عزمی روشن و جدی برای این کار در ایشان مشاهده نشده است. برای مثال میتوان از محوطه پنج پیران که داخل شهر لاهیجان قرار گرفته و به گزارش کاوشگر آن متعلق به دوره صفوی است، اشاره کرد که علیرغم وعده میراث فرهنگی استان برای تبدیل شدن به سایت موزه، امروزه بدون هیچ حفاظتی، به کلی رها شده است. و یا موزه چای که میتواند هر ساله با برپایی جشنواره چای در خود، مرکز توجه شهروندان و گردشگران قرار گیرد و مبدا تور ویژه آشنایی با گیاه چای و چگونگی پرورش و برداشت و فرآوری آن باشد و مانند مراسم گلابگیری کاشان، صدها و بلکه هزاران گردشگر را در موعد مقرر به شهر لاهیجان فرا بخواند، که قطعا سودآوری اقتصادی خواهد داشت. و یا خانههای تاریخی در کوچه پسکوچههای محلههای قدیمی با آن معماری خاص و زیبا که نیازمند مرمت و احیا هستند و اگر اداره میراث فرهنگی اقدام به این کار نکند، به دلیل نوع آب و هوای شهر، متاسفانه آنها را از دست خواهیم داد. البته خوشبختانه به همت بخش خصوصی، یکی از این خانهها تبدیل به کافه و اقامتگاه شده است. امید داریم مردم فرهنگدوست لاهیجان، مطالبه احیاء بافت تاریخی شهر را از مسئولین داشته باشند. البته نقش رسانهها را نیز فراموش نکنیم. هنرمندان با ساخت مستندهای درخور و پخش آنها از شبکه استانی و سایر شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و یا فضای مجازی به شناساندن جاذبهها و ظرفیتها کمک شایانی میکنند. همچنین گردشگری دارای جایگاه مهمی در بسیاری از رسانهها از جمله صفحه مسافرت بسیاری از روزنامهها و مجلات است. و از طرفی، رسانهها نیز توجه بسیاری از بخشهایی را جلب میکنند که به دنبال بازاریابی گردشگریاند؛ مانند شرکتهای تور گردان، آژانسهای مسافرتی، بخش اقامتگاهها و فروشگاههای صنایع دستی، جاذبهها و سازمانهای آموزشی گردشگری. همچنین برای شناساندن جاذبهها نیازمند انتشار منابع راهنما، نقشهها، نشانی اقامتگاهها، تجهیزات و خدمات، تعرفهها و نرخها و… هستیم.
در مجموع میتوان گفت در میان عوامل مختلف، مهمترین عامل، عدم شناخت مسئولین و مردم از داشتههای شهر خود به عنوان جاذبه گردشگری و چگونگی اشتغالزایی و سودآوری آنها و همچنین نداشتن برنامه و عدم هماهنگی و همکاری نهادهای متولی با یکدیگر برای پیشرفت و توسعه صنعت گردشگری است، چرا که شهر لاهیجان همان گونه که به اختصار توضیح داده شد، دارای انواع جاذبههای فرهنگی و تاریخی و طبیعی است و همچنین صنعت گردشگری و انواع و ایدههای جذاب و گوناگون آن سالهاست که در جهان به اجرا در آمده و آزموده شده است. به نظر میآید آنچه که امروز به آن نیازمندیم ذهنهای آگاه، دستان توانمند و قلبهای علاقهمند برای اجرایی کردن آنها در شهر باشد. به امید اجرایی شدن ایدههای بزرگ و کوچک و رونق گردشگری و پیشی گرفتن فایده بر هزینه در این صنعت در شهر لاهیجان به دست فرزندان این سرزمین.
میراث فرهنگی و گردشگری لاهیجان، تأملی بر فرصتها و آسیبها