مردم لاهیجان به چه چیزهایی فکر میکنند؟
نگاهی به مهمترین موضوعاتی که در چند وقت اخیر ذهن مردم لاهیجان را درگیر کرد؟
اشاره: گزارشی که در ادامه میخوانید به بررسی ده موضوع مهمی میپردازد که در چند ماه اخیر، هرکدام به نوعی به مشغلهی ذهنی ما مردم لاهیجان تبدیل شدند. چنانکه خواهید دید، برخی از این مسائل به هم ارتباط دارند و از یکدیگر جدا نیستند. همچنین ناگفته نماند که مسائل دیگری هم وجود داشت که میشد آنها را هم در این فهرست جای داد، اما خب، طبق تحقیقات ما، در چند ماه گذشته این ده موضوع بیشتر از موضوعات دیگر ذهن مردم لاهیجان را درگیر کرد و در محافل مختلف، چه دوستانه و خانوادگی و چه رسمی به بحث گذاشته شد. متأسفانه هر ده موضوع، موضوعاتی تلخ و ناراحتکننده به شمار میروند و این واقعیت را نشان میدهد که ما امروز در شرایط مطلوب و مناسبی قرار نداریم. مواجهه با این واقعیت انکارنشدنی و مشهود، دو گزینه پیش روی ما میگذارد: پذیرش خطاها و کوشش برای جبران اشتباهات گذشته به امید ساختن آیندهای بهتر؛ یا سرخوردگی و انفعال و دست روی دست گذاشتن و پذیرش وضع نامطلوب موجود. پاسخی که به این پرسش داده و انتخابی که پس از آن انجام میشود، هم فردی است و هم جمعی؛ یعنی هم برای تک تک افراد و هم برای کل جامعه ضروری است که به این پرسش فکر کنند و به آن پاسخ دهند؛ و بر اساس پاسخ خود، نوع و نحوهی مواجهه با آینده را برگزینند.
- اقتصاد و مشکلات ریز و درشت اقتصادی
بدون تردید مهمترین مشغلهی ذهنی مردم لاهیجان در چند وقت اخیر «اقتصاد» است. منظور ما از واژهی اقتصاد، مجموعهای از مسائل را دربرمیگیرد: از گرانی و تورم گرفته تا کاهش ارزش پول ملی. همهی اینها بر زندگی ما اثر گذاشته و آرامش و شاید حتی امید به آینده را از ما ربوده است. البته خودتان بهتر میدانید که نه فقط مردم لاهیجان، که همهی مردم ایران هرکدام به نوعی و به شکلی با این مسائل درگیرند و از تلاطمهای اقتصادی سال ۹۷ آسیب دیدهاند. دربارهی اینکه چرا وضع اقتصاد چنین شد، تاکنون حرفهای زیادی گفته و تحلیلها و تفسیرهای مختلفی به افکار عمومی عرضه شده است. برخی فقدان الگوی مشخص در مدیریت کلان اقتصاد را عامل بروز مشکلات میدانند و معتقدند که آنچه امروز در ایران پیاده میشود، ملغمهای از الگوهای چپ و دولتی، و راست و سرمایهداری است که گاهی پوششی از اسلام آن را فرامیگیرد. برخی دیگر شکل وشیوهی بانکداری را علت این بحرانها میبینند و میگویند که بانکها و موسسات مالی و اعتباری مثل سرطان، اقتصاد ما را بیمار و ضعیف کرده و رمق آن را گرفتهاند. عدهای ناکارآمدی دستگاههای تصمیمگیر و مجری را در نابهسامانی فعلی اقتصاد موثر میپندارند، و بحث را به سمت مسائلی مثل آموزش و شایستهسالاری و روند گزینش در سازمانها میبرند. بعضی دیگر هم فساد فراگیر را باعث و زمینهساز مشکلات کوچک و بزرگ اقتصاد معرفی میکنند؛ زیرا اقتصاد ما با فقدان شفافیت در بسیاری از امور، زد و بندهای پشت پرده و دزدیها و منفعتطلبیهای شخصی، بیعدالتی در توزیع منابع، شبهات فراوانی در صادرات و واردات و دهها موضوع و مسألهی دیگر مواجه است، که هرکدام به تنهایی برای فلج کردن یا اخلال در یک اقتصاد کفایت میکنند. درستی یا نادرستی هر یک از این تحلیلها به کنار، مشکلات اقتصادی و ابهام دربارهی آیندهی اقتصاد ایران، مهمترین مشغلهی ذهنی مردم محسوب میشود و بر چیزهای دیگر سایه میاندازد.
- زمینهایی که غیربومیان میخرند
«کاربری شمال در حال تغییر است؛ زمانی بحث، بحث ویلا و آخر هفته و تفریح بود حالا اما شمال دارد به پناهگاهی تبدیل میشود برای مردمی که از خشکسالی به ستوه آمدهاند و دستشان هم به دهانشان میرسد؛ قمیها، کاشانیها، اصفهانیها، خوزستانیها و… را نیز باید به فهرست استانهای دیگر اضافه کرد». این مطلبی است از سایت «ایران آنلاین»، که به موضوع مهمی اشاره دارد. موضوع خرید املاک و زمینهای مردم بومی توسط سرمایهداران غیرگیلانی در گوشه و کنار استان ما؛ جریانی که خیلیها را حساس و به شدت نگران کرده است. خرید زمین یا ملک در استان سرسبزی با چند ساعت فاصله از پایتخت، که جنگل و کوه و دریا را در کنار هم دارد خواهناخواه برای خیلیها وسوسهانگیز است. اما گویا این روزها مسأله کمی پیچیدهتر شده و همه چیز به حاصلخیزی خاک استان ما ارتباط مییابد. «تا چند سال قبل بیشتر غیر بومیهایی که برای خرید ملک در شمال قدم جلو میگذاشتند شامل اقشاری از اهالی سینما، ورزشکاران بنام و افراد پولدار ساکن تهران و چند کلانشهر بودند، اما این روزها خریداران از قشرهای مختلف هستند و برخی حتی پیشه کشاورزی دارند». این وسط برخی از اهالی رسانه و دلسوزان هم در مقالات و یادداشتهایی به این جریان واکنش نشان دادند و حتی پیشنهادهایی را نیز مطرح کردند. نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که فروشندگان به خاطر شکمسیری یا تفریح زمینهای خود را نفروختند و فشارها و تنگناهای مالی آنان را وادار به این تصمیم کرده است. از اینرو، این موضوع نه موضوعی مستقل، که تابعی از همان بحران فراگیر اقتصادی و یکی از جلوههای بارز آن به شمار میرود؛ و تا زمانی که آن بحران وجود دارد، این مشکل و نگرانی هم تداوم خواهد داشت و بخشنامه و دستور نیز تدبیر مشکل نخواهد بود.
- مشکلات کسب و کارهای کوچک
رکود بازار و ورشکستگی کسب و کارهای کوچک، یکی از مهمترین دغدغههای شهروندان و مردم لاهیجان است. مغازههایی که چند ماه بیشتر دوام نمیآورند و کارگاههای تولیدی یا خدماتی کوچکی که یا زمین میخورند یا به زحمت خودشان را سرپا نگه میدارند (همان قضیهی سرخ کردن صورت با سیلی). قدیمیترهای این عرصه با افت شدید فروش مواجهاند و بسیاری از آنها در چند وقت اخیر ضرر و زیان قابلتوجهی متحمل شدهاند. به گفتهی خود بازاریها، گردش مالی به شدت پایین آمده و پولی وجود ندارد که دست به دست بچرخد. این موضوع هم در دلِ همان بحران اقتصادی جای میگیرد و مستقل از وضع کلی اقتصاد ما محسوب نمیشود. از اینرو تا زمانی که اقتصاد ما با چالشهای موجود دست و پنجه نرم میکند و تدابیر دولت و مجلس نیز یکی پس از دیگری به شکست میانجامد، پیامدهای مخربِ بحران اقتصادی، مثل فروش زمین به سرمایهداران غیربومی و بیرمقی کسب و کارهای کوچک نیز ادامه خواهد داشت.
- خروج امریکا از برجام
بحث دیگر، لفاظیهای رئیسجمهور کنونی امریکا ضد ایران، خروج یکطرفهی او از برجام و بازگشت تحریمهای امریکاست؛ که البته همهی اینها، بهویژه تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای از مدتها قبل پیشبینی میشد. برخی اعتقاد دارند که مشکلات کنونی اقتصاد ما، تبعات جنگ ارزی و اقتصادی بزرگی است که امریکا و متحدانش به هدف تسلیم ایران به راه انداختهاند و تنها راه باقیمانده مذاکره مستقیم با ترامپ است. اما برخی دیگر چنین باوری ندارند و میگویند که جفتکزدنهای ترامپ، نقش چندانی در شکلگیری آنچه امروز با آن مواجهایم ندارد و ریشههای بحران را باید داخل مرزهای کشور جستجو کرد. بههرحال، ترامپ و کارهایی که کرده نیز در ماههای اخیر، بارها موضوع بحث مردم لاهیجان شد.
- قانون منع بهکارگیری بازنشستگان
تداوم حضور برخی چهرههای سالخورده و خسته در پستهای مدیریتی حتی پس از بازنشستگی رسمی، و قانون جدید کشور در منع بهکارگیری بازنشستگان نیز ذهن خیلی از ما مردم لاهیجان را به خودش مشغول کرد. این پرسش برای ما شکل گرفت که چه کسانی در شهرستان ما بعد از اجرایی شدن این قانون مجبور به کنارهگیری خواهند شد؟ و اینکه اصلاً این قانون چگونه و با چه کیفیتی به اجرا درخواهد آمد؟ زیرا تا جایی که مردم به یاد میآورند، همیشه عدهای تشنهی خدمت! راهی برای دور زدن قانون مییابند و خودشان را از آنچه همه مجبور به رعایت آن هستند مستثنی میکنند. بحث دربارهی اینکه «آیا برخی افراد خاص، پس از ابلاغ قانون منع بهکارگیری بازنشستگان کنار میروند یا نه؟» یکی از بحثهای داغ و جالب چند وقت اخیر مردم لاهیجان بود.
- امیدهایی که داشتیم، و محقق نشدند
بحث دربارهی وعدههای محققنشدهی دولت، و شعارهای بر زمین ماندهی زمان انتخابات محدود به چندوقت اخیر نیست و تقریباً از زمان شروع به کار کابینه جریان داشته است. به قول رضا خجستهرحیمی «بسیار گفتیم که دولت روحانی نباید سبکسرانه، تنها و تنها در جهت اصلاح روابط ایران با جهان گام بردارد؛ گفتیم و بسیاری گفتند که مطالبات عمومی برای اصلاحات سیاسی را نباید با تأخیر انداخت؛ گفتیم و بسیاری گفتند که ما محتاج یک عزم جدی برای اصلاح نهاد بوروکراسی در ایرانایم. اما دولت اعتدال در پنج سالی که گذشت، آنقدر در دستاورد دیپلماتیک خود در برجام درجا زد، و آنقدر اصلاحات در عرصههای دیگر را به تعویق انداخت، که با خروج ترامپ از برجام، اکنون در نقطه صفر اولیه قرار گرفته است» و گویا «اینبار، این روحانی است که با شعار “دوباره ایران” ما را دوباره به همان درهای فرومیبرد که با احمدینژاد حضیضاش را تجربه کردیم». (ماهنامه «اندیشه پویا»، مرداد ۱۳۹۷). موانع و مشکلات فراوانی که دولت برای عمل به شعارها و وعدههای خود با آن روبهروست به کنار، آن عزم و ارادهای که لازمهی عمل به وعدههاست وجود ندارد یا وجود دارد و دیده نمیشود؛ که البته نتیجهی نهایی هر دو یکی است. در ماههای اخیر، هر بار یکی از مدیران دولت وعدهای داد، در عمل ماجرا جور دیگری پیش رفت. گفتند ما پیامدهای خروج امریکا از برجام را پیشبینی کردهایم و برای مقابله با آنها برنامه داریم و «مردم خیالشان راحت باشد»؛ که خب، شوک ناشی از تصمیم ترامپ و آنچه را که بر بازار گذشت همه دیدیم. گفتند مدیریت بازار ارز، گفتند ثبات اقتصادی، گفتند … حالا اینها همه اقتصادی است؛ در مسائل اجتماعی و فرهنگی، از شفافیت و آزادی بیان و سانسور گرفته تا دسترسی بدون محدودیت شهروندان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، هم حرف برای گفتن زیاد است؛ مثلاً نفهمیدیم که منشور حقوق شهروندی چه شد؟ این را میدانیم که چنین موضوعاتی چقدر حساسیتبرانگیز است، و حتی به قول آذری جهرمی وزیر ارتباطات، وضع مطلوب از نظر برخی افراد بانفوذ این است که اساساً مردم به اینترنت دسترسی نداشته باشند و از آن استفاده نکنند؛ پس توقع ما نه معجزه که مشاهدهی عزم و اراده در دولتمردان برای گشایش در چنین اموری است. (هرچند تجربه به ما ثابت کرده که نباید به مشاهدهی این عزم و اراده امید داشت).
- جدال رسانهها و نگرانیهایی که وجود دارد
دعواهای سیاسی و شخصی میان گروهها و دستههای مختلف، در شهرستان ما گاهی بالا میگیرد و در چند هفتهی اخیر شاهد چندتایی از این درگیریهای بودیم. شاید این موضوع به اندازهی مشکلات اقتصادی برای عموم مردم اهمیت نداشته باشد، اما به هر حال یکی از موضوعاتی بود که ذهن بخشی از جامعه را به خودش مشغول کرد. پیشبینی میشود که در آینده بازهم چنین تنازعاتی دربگیرد و کار به فحاشی مستقیم و توهین و افترا هم بکشد. اگر خوب دقت کنید میبینید که هر دو طرف درگیر در هر دعوایی، از دانستن پشتِ پردههای طرف مقابل سخن میگویند و دیگری را به بیاخلاقی متهم (یا حتی محکوم) میکنند؛ همچنین پای مردم را وسط میکشند و ـ ریاکارانه ـ داوری نهایی دربارهی دعوا را به آنها واگذار میکنند. خوب که عمق این دعواها را بررسی کنید میبینید که بیشترشان به منافع و حب و بغضهای شخصی یا گروهی برمیگردد، و خیلی کم پیش میآید که تقابل بر سر دفاع از حق و حقیقت باشد. شبکههای اجتماعی هم که میدان فراخی برای زدوخورد و فحاشی ایجاد کرده است و در آن هیچ حد و مرزی برای مهار چنین رفتارهایی وجود ندارد. حالا اگر چند کانال تلگرامی و چند صفحه در اینستاگرام به جان هم بیفتند خیلی مسألهی مهمی نیست، ولی زمانی که سایتهای معتبری خبری شهرستان (که سرمایهی ارزشمند ما به شمار میروند) وارد چنین بازیهای ناپسندی میشوند، باید نگران بود؛ نگران سه چیز: شأن و حیثیت خودشان، اعتبار و جایگاه رسانهها در جامعه، و اخلاق عمومی و اعصاب و روان مردم. ما امیدواریم و انتظار داریم افراد حرفهای، که با زحمت و صبر، نام و اعتباری برای خود دست و پا کردهاند، حرفهای عمل کنند و در نگرانی برای آن سه چیز با ما شریک شوند.
پیشنهاد می کنیم که یادداشت «عملکرد نادری و تأملی بر یک جدال رسانهای» را بخوانید.
- همان درد درماننشدهی همیشگی
بحران بیکاری که مدتهاست در صدر فهرست دغدغههای عمومی قرار دارد؛ آنقدر صدرنشین بوده که گاهی برخیها وجود آن را فراموش میکنند و اهمیت آن را نادیده میگیرند. اما اشتغال، بدون شک مهمترین مسأله از مسائل جامعهی ماست. آمار بیکاری در شهرستان ما بالاست و بسیاری از خانوادهها به نوعی با آن درگیرند. آنقدر دربارهی این موضوع گفتهاند و نوشتهاند که هرچه ما بگوییم چیزی جز تکرار مکررات نخواهد بود.
- حادثهی تروریستی جنوب کشور
حملهی تروریستی اهواز، و به خاک و خون کشیده شدن شماری از هموطنان ما نیز از مهمترین مشغلههای ذهنی مردم لاهیجان بود. رسانههای دیگر تا جایی که میشد به موضوع پرداختند و آنچه را که گفتنی بود گفتند. فقط ما این را به آن گفتهها اضافه کنیم: عمق تباهی و رذالت تروریستها آنجا معلوم میشود که مردم عادی و بیدفاع را، آنهم از پشت و غافلگیرانه به رگبار بستند و به روی کسانی اسلحه کشیدند که اسلحه نداشتند. این حادثه، و واکنش نیروهای مسلح ایران به آن، تا مدتی از مهمترین موضوعات مورد بحث مردم لاهیجان بود و مثل هر موضوع مهم و داغ دیگری، تحلیلها و تفسیرهای زیادی را نیز به همراه داشت.
- بارش باران و جاری شدن سیل
باران شدید اوایل پائیز، جاری شدن سیل و آبگرفتگی در گوشه و کنار گیلان نیز از مهمترین موضوعات چند وقت اخیر هم برای مردم لاهیجان و هم برای سایر هم استانی های ما بود. خبر جان باختن تعدادی از هماستانیهای ما و انتشار تصاویری از شکستن برخی پلهای تازهساخت و ورود آب به داخل خانههای مردم شهر و روستا و آبگرفتگی کوچهها و خیابانها از اصلیترین مسائل مردم لاهیجان در این هفتهها بود.
Priligy De Gp Prezzo Cialis Farmacia Svizzera viagra online prescription Commander Du Kamagra En Ligne Sildenafil Citrate 100mg Paypal