شبکههای اجتماعی ، فواید و مضرات آنها
شبکههای اجتماعی ، به ویژه اینستاگرام که بخش بزرگی از جامعهی ما اکنون از آن استفاده میکند (یا به عبارت دیگر در آن حضور دارد) مانند هر چیز دیگری در این دنیا، جنبههای مثبت و منفی خاص خودش را دارد. دکتر مریم رضایی، از منظر یک دانشآموختهی علوم اجتماعی به مرور این جنبههای مثبت و منفی میپردازد.
با چه چیزی مواجهایم؟
فهرست شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی را که از گذشته تا به امروز وجود داشتهاند مرور کنیم به این میرسیم که هیچکدام از آنها به اندازه تلگرام واینستاگرام بحث برانگیز و البته مورد استقبال نبودند. یاهومسنجر، ویچت، وایبر، لاین و تاحدی واتساپ هرکدام با ورود خود شکلهای جدیدی از ایجاد ارتباط را به وجود آوردند، اما هیچکدام از آنها قابلیتهایی همچون امنیت اطلاعات مخاطبان، سرعت و امکان ارسال متون و ویدئو با حجم بالا را تسهیل نمی کردند. تلگرام تحول مهمی در فضای مجازی ایجاد کرد که شبیه به نوعی انقلاب بود. طبق آمارهای رسمی بیشتر از چهل میلیون ایرانی امروزه از این پیامرسان استفاده میکنند، آنهم باوجود محدودیتهایی که از سال گذشته در مورد آن اعمال شد. سرعت بالا، مخفی بودن شماره تلفن اعضای گروهها و کانالها و چندین و چند مورد دیگر از مزایایی بود که کاربران در تلگرام از آن بهره میبرند. اینستاگرام هم در فهرست شبکههای اجتماعی از نظر محبوبیت در جایگاه بعدی قرار دارد و صفحه ای برای ثبت و به اشتراک گذاشتن لحظاتی از زندگی در اختیار هر فرد قرار میدهد تا وی این لحظات را با کسانی که خودش انتخاب میکند سهیم شود. واکنشهای فراوان و حتی ضد ونقیض در برابر این شبکه ها صورت گرفت؛ برخی معتقد بودند که نهاد خانواده و ارزشهای دینی و فرهنگی موردهجوم فرهنگ بیگانه قرار گرفته و خیانت ابعاد جدیدی پیدا کرده است؛ به حریم افراد تجاوز شده و مسائل دیگری از این دست. برخی نیز معتقد بودند جامعه ایران آماده پذیرش ابعادی از این تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی نیست و هنوز زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ما ظرفیت این حجم عظیم از روابط و اطلاعات را ندارد. اما چنان که تجربه به ما نشان میدهد تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی اینترنتی و بهخصوص شبکه های مجازی به لطف گوشیهای هوشمند، لپتاپ و… منتظر ایجاد زیرساختهای جامعه ای نمی مانند؛ میآیند و بیتوجه به آماده بودن یا نبودن ما به اقصی نقاط و حتی عمق یک جامعه رخنه میکنند و تسری مییابد.
نیمهی خالی لیوان
به هرحال ظهور هر پدیدهای خالی از معایب و محاسن آن برای جامعه میزبان نیست. اعتیاد به شبکههای اجتماعی ، کاهش روابط رودررو و کاهش شبکه روابط قوی در فضای واقعی جامعه، مزاحمتهای گاه بهگاه برای دیگران از جمله ابعاد منفی ای بود که حتی پای پلیس فتا را به مباحث باز کرد. پخش اسکرین شاتها از گفتگوهای خصوصی و ارسال عکسهای خصوصی کاربران، و شاید هک صفحات شخصی (صفحات اینستاگرام)، شکل گیری برخی کلاهبرداریها از جمله مواردی بود که حتی قانونگذار را هم به اتخاذ تدابیر قانونی وادار کرد، آنچنان که قوانینی مبنی بر حبس و… برای متجاوزان به حریمهای خصوصی دیگران و کسانی که گفتگوهای شخصی افراد را پخش میکردند تصویب و اجرا شد. شاید بتوان گفت ایجاد گزینههای جدید در نسخههای بهروزشده این نرم افزارها تدبیری بود برای آنانی که میخواهند شرایط امن تری را در این فضاها تجربه کنند و البته شاهدی بر اینکه فضای خصوصی برخی از کاربران مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین از دیگر مضرات این شبکه ها سطحیاندیشی و رواج نقل قولهایی است که منبع رسمی ندارند، و منتشرکنندگان نیز نه مأخذ سخنانشان را اعلام میکنند نه حق انتشار و صحت و سندیت آن حرف را در نظر میگیرند. بدتر اینکه خیلیها به واسطه دسترسی به این کانالها اجازه تحلیل مسایل و اظهارنظر درباره هر موضوعی را به خویش می دهند. نمونه دمدستی و مشهود آن ظهور سلیبریتی هایی است که در مورد هر موضوعی تحلیل و تفسیر عرضه و طرفداران خویش را هیجانی و با خود همراه میکنند، ولو اینکه هیچ مطالعه ای در مورد آن موضوع و مسأله نداشته باشند. تازه اینستاگرام، به خاطر برخی تفاوتهایی که با شبکههای اجتماعی دیگر دارد مجموعهای از مسائل مانند لذتهای سطحی، تغییر ذائقه ها، ایجاد نیازهای کاذب در بین کاربران، ایجاد حسرت و چشم و همچشمیها را برای بازدیدکنندگان به جا میگذارد. در این شبکهی اجتماعی ما با افرادی مواجهایم که به واسطه ثبت لحظاتی از زندگی واقعی (یا جعلی) خویش در پی یافتن پذیرش و تایید اجتماعی هستند و شاید همین میل به دیده شدن در این سطح و تمایل به گرفتن لایکها و داشتن دنبالکننده های متعدد خود نشانهای از مسایل جامعه فردستیز ما باشد. اتفاقات ناپسند دیگری هم در این فضا رخ داده است؛ مانند هیجانات و دلخوریهای بعد از هر شکست و ناکامی در مسابقات ورزشی که شاهد هجوم دستهجمعی کاربران به صفحات رقیب برنده یا حتی داور مسابقه بودهایم که این خودش شکلهایی از خشونت محسوب میشود.
نیمهی پُر لیوان
اما پیامدهای شبکههای اجتماعی فقط آنچه در بالا گفته شد نیست. یان شولت در کتاب جهانی شدن می نویسد دسترسی به اینترنت و اطلاعات جهانی به شکل نابرابرگونه ای در جهان جریان دارد. مناطق فقیر جهان و علی الخصوص زنان بهره کمتری از آن را دارند. اما شبکههای اجتماعی در ایران نه اینکه تماما این نابرابری را حذف کرده باشد (هنوز هم زنان کمتر می توانند در پروفایل خود از عکس شخصی استفاده کنند، و یا اجازه دهند هرکسی دنبال کننده آنان باشد) اما زنان، فقرا، اقلیتها، فعالان حوزههای مختلف مدنی از امکانات شبکههای اجتماعی بی بهره نمانده اند. هر فردی با تهیه گوشی هوشمند به این فضای عمومی مجازی میپیوندد و هر بخشی از ابعاد زندگی و شرایط خصوصیاش را که تشخیص دهد به عرصه عمومی میآورد. بسیاری از حساسیتهای سنتی جامعه با ورود این شبکه ها کاهش یافته و افراد آزادی عملی بیشتری می یابند و شاید اگر کمی خوشبینانه بیندیشیم رشد برخی آزادیهای فردی را نیز بتوانیم ملاحظه کنیم. همچنین شبکههای اجتماعی فضای خوبی برای اشتراک گذاشتن تجربههای مشترک افراد است. هرکسی به دنبال دغدغه های خویش و نیازهایش می تواند صفحات مربوطه را بیابد و با دیگرانی چون خودش ارتباط بگیرد و کسب اطلاع کند. این فضاها جای مناسبی برای بیان دغدغه های شهروندانی است که احساس میکنند در حوزه عمومی جای کمتری برای آنها وجود دارد. کمپینها و هشتگهای زیادی در راستای مطالبات فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، زیستمحیطی در همین شبکههای اجتماعی به راه افتاده و گاهی به ایجاد آگاهی عمومی منجر شده است. یک نمونه پسندیده آن اطلاعرسانی دربارهی منشأ و دلایل ایجاد جوکهای قومیتی و جنسیتی بود که بسیاری از افراد را متوجه نادرستی آن کرد و آنها را از نشر و بازنشر چنین مطالبی بازداشت. برخی از کمپینهای مجازی افراد را با حقوق خویش و اطلاعاتی که برای انجام بهتر کار و شغلشان به آن نیاز دارند آگاه میسازند: زنان، معلمان، کارگران و…. کانالها و صفحات بیشماری حتی دانشجویان را هم در دسترسی به فایلهای صوتی و متنی دیگر دانشگاهها و اساتید یاری میرساند. کانالها، گروهها و صفحات متعددی به معرفی کتاب، امکان دانلود آنها اختصاص دارد که خیلیها با این شیوه سطح مطالعهی خویش را افزایش میدهند. همچنین شکل گیری و امکان ایجاد ارتباط با دیگرانی که از نظر جغرافیای در فواصل دور از یکدیگر زندگی میکنند نیز از دیگر مزایای این شبکه هاست. و اگر این شبکه ها نبود خیلی از خیریه ها، کمک رسانی ها، اطلاع یافتن از مصایب دیگر همنوعان هم میسر نبود. از طریق همین شبکههای اجتماعی شهروندان از نحوه کمک رسانی به مناطق بحرانزده، خیریه ها، کودکان مصیبت دیده و… اطلاع پیدا می کنند. از این فضا برای معرفی و حتی فروش صنایع دستی گوشه و کنار کشور استفاده شده و میشود. خیلی از کسب و کارهای خانگی و کارگاههای کوچک برای فروش محصولاتشان بازاریابی میکنند و حتی برخی آداب و رسوم و سنتهای جذاب اهالی یک منطقه به مردم دیگر مناطق کشور شناسانده میشود و امکان احیا و ادامه مییابد. بسیاری از کاربران به معرفی جاذبه های گردشگری و تاریخی و ناشناختههای مناطق محل سکونت خویش در شبکههای اجتماعی می پردازند که حتی به ایجاد بومگردیها منجر میشود و بهره های اقتصادی برای مناطقشان به همراه دارد.