سه شنبه, آذر ۱۳, ۱۴۰۳
مطالب عمومی

موسیقی گیلان، سنت‌ها و مضامین

موسیقی گیلان، سنت‌ها و مضامین

گیلان، سرزمین نغمه‌ها و ترانه‌ها

نگاهی کوتاه به سنت‌های موسیقی در استان ما

مجله لاهیجان ـ یاسمن ابراهیمی: موسیقی در استان ما، نه موضوعی حاشیه‌ای و تفریحی و تفننی که همیشه بخشی از بافت زندگی مردم بوده است. گیلانی‌ها از گذشته، رنج‌ها و لذت‌ها، و نیز حسرت‌ها و رویاهای خودشان را با زبان موسیقی بیان می‌کردند و برای گفتن از آنچه به زندگی پیوند می‌خورد به نغمه‌ها و ترانه‌ها پناه می‌بردند.

موسیقی گیلان [یک] پیشینه رقص و موسیقی به تمدن‌های نخستین بشری باز می‌گردد، به وقتی که مردان و زنان به شکرانه شکار به پایکوبی و رقص می‌پرداختند. ترانه‌های محلی و نغمه‌های بومی و فولکور و موسیقی نواحی بنیان موسیقی هر کشوریست، که بازتاب فرهنگ و آداب و رسوم آن منطقه است و به تعبیری استفاده از موسیقی و آواز هنگام کار کردن را موسیقی فولکور نامیدند. کنکاش در گذشته مردم گیلان و سیری در فرهنگ و سرگذشت این دیار گویای این است که زندگی نیاکان سخت‌کوش این مرز و بوم با طبیعت و محیط پیرامون انس و الفتی دیرینه دارد. اصلی‌ترین بخش  از موسیقی گیلان هم موسیقی کار است مثل کشت برنج و چای، که با آوازخوانی هنگام کار شروع می‌شد و کشاورزان هنگام کار ترانه‌های شالیزار را می‌خواندند. موسیقی گیلان تصویرگر مردمان جنگل‌نشین است. موسیقی که سر صحبت با کوه و دشت دارد و از اعماق دل بیرون می‌آید متاثر از احساسات مردم و طبیعت گیلان است. ترانه‌های گیلکی بیشتر جنبه تراژیک و غنایی دارند، اما همگی در واقع بازتاب شیوه زندگی، نوع کار و آرزوهای مردمانی است که در جلگه، جنگل یا ‌کوه روزگار می‌گذراندند. در واقع موسیقی محلی هر منطقه ارتباط مستقیم با زبان آن منطقه دارد. مردم این دیار از دیرباز با موسیقی انس و الفت خاصی را داشته به گونه‌ایی که موسیقی در جای‌جای زندگی‌شان حضوری پررنگ و عجین شده و ملموس دارد. فرهنگ عامیانه و‌ کاربرد ترانه‌ها با مفاهیمی همچون عشق و دلدادگی و رنج و اندوه، جدایی، سختی کار، همبستگی و امید همراه است. در سوگواری، عروسی و پایکوبی، نوروز و مراسم مذهبی و از لالایی گرفته تا کار دشوار برنج‌کاری و جنگاوری‌های دلاوران و غیره، همه و همه بر موسیقی استوار و با آن همزاد بوده و است. حتی برای کودکان نیز موسیقی گیلکی خاصی وجود دارد که مادران در گهواره برای آن‌ها می‌خوانند. در این سرزمین آوازهای زنان اَشکال بسیار زیبایی داشته است. یکی از علل قوی بودن موسیقی زنان در گیلان ریشه در اعتقادات باستانی این دیار دارد که به رب‌النوع زن معتقد بوده و منزلت والایی برای زن در اقوام گیل و دیلم قائل بوده‌اند. در بخش موسیقی مردان نیز اصلی‌ترین نواها مربوط به شبانان است که در این سرزمین به دو دسته گوسفندچران‌ها و گاوچران‌ها (گالش‌ها) تقسیم می‌شوند.

موسیقی گیلان [دو] در گیلان ریتم‌ها و ترانه‌ها‌ و آوازهای مختلفی وجود دارد که مضامین آن‌ها نیز باهم متفاوت است. حتی در سبک موسیقی هم وحدتی وجود ندارد. اما نکته اینجاست که حضور دیگر اقوام، به‌ویژه کردها و مهاجران قفقازی و ارمنی در گیلان به غنای بیشتر موسیقی این خطه کمک کرده است. همچنین موسیقی مردم دیلمان، از فرهنگ مردم مهاجر کُرد، تات و لُر تاثیر گرفته است. موسیقی سنتی و گیلکی در گیلان به طور عمده به دو مرکز اصلی در این منطقه تقسیم می‌شود. منطقه دیلمان در شرق و منطقه تالش در بخش‌های غربی گیلان. موسیقی تالشی به سه دسته تقسیم می‌شود: قدیم‌دستان، تالش‌دستان و تازه‌دستان. در زبان محلی به دستان، «دستون» هم می‌گویند که معنی آن نغمه و آواز است. موسیقی تالشی با توجه به این‌که برای چه مناسبتی باید نواخته شود، کاملا متفاوت است. مثلا کشتی‌مقام نام موسیقی است که در زمان برپایی مسابقه کشتی‌‌گیری می‌نوازند، یا «عروس‌بران» نام موسیقی است که در هنگام بردن عروس به خانه داماد نواخته می‌شود. البته ناگفته نماند که این دو فرهنگ در ادامه با هم ترکیب شده و فرهنگ مشترکی را به‌وجود آورده‌اند که بطن موسیقی گیلکی را تشکیل می‌دهد.

چنان که گفتیم مضمون نغمه‌های گیلانی به طبیعت، جنگاوری و عرفان برمی‌گردد و در بسیاری از آن‌ها رگه‌های غم و حسرت وجود دارد. با این حال تعدادی از مضامین نغمه‌های گیلانی به شرح زیر هستند:

ــ گالش: این واژه در زبان گیلکی به معنای دامدار است. مردمانی که در دامنه کوهستان‌های گیلان به دامداری مشغول هستند آواز گالشی سر می‌دهند و از آرزوهای دور و دراز خود در نغمه‌ها سخن می‌گویند. دامداران ساز نی را به عنوان یکی از ضرورت‌های حرفه خود همراه دارند.

ــ غریبی یا غربتی: آواز متداول گیلکی به ویژه در دیلمان است. این نغمه‌ها دارای مضامینی از رنج فراق و غم و اندوه آن است، اندوهی که از ناکامی‌ها سرچشمه می‌گیرد و دارای غنای بی‌نظیری است.

ــ شرفشاهی: این نغمه‌ها دارای مضامینی عرفانی هستند به مناسبت استفاده از اشعار دینی و حکیمانه شرفشاه دولابی (شاعر و عارف قرن هشتم) به این نام مشهور شده‌اند. در واقع شرفشاه را پدر شعر گیلکی می‌دانند. این نوع آواز مجموعه‌ای از مضامین حکیمانه را در دل خود جای می‌دهد.

ــ چارواداری: چارودار یعنی کسی که با اسب و قاطر بار و مسافر حمل می‌کند. این نغمه‌ها که اغلب در نواحی کوهپایه‌های البرز سر داده می‌شود توسط مردمان گیلک سروده شده که از درد و رنج فراق از خانواده و آلام و آرزوهایی سخن می‌گوید که روزگار از سر این مردمان گذر داده است.

موسیقی گیلان [سه] موسیقی ‌تقریباً در تمام مراسم و آیین‌ها، از جشن‌ و عزاداری گرفته تا جنگ و صلح در کنار بشر بوده و به انتقال احساسات کمک کرده است. آیین‌های ملی و ‌‌مذهبی نیز بستر مناسبی برای حضور و رشد موسیقی بوده و موسیقی آیینی و مناسبتی استان ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. گرچه نباید از نظر دور داشت که رسم و رسوم در فرهنگ گیلان با گذر زمان و در جابه‌جایی نسل‌ها دچار تغییراتی شده و مجموعه‌ای از جشن‌ها و آیین‌هایی که در گذشته بخشی از فرهنگ و آداب و رسوم گیلان بوده، اکنون دیگر مانند قبل به قوت و قدرت خودش باقی نمانده است. از موسیقی مناسبتی  و آیینی گیلان می‌توان  به نوروزخوانی، ترانه‌های کار در شالیزار ، عروس‌بران، نمایش‌های مربوط به پیشواز بهار مثل عروسی گولی و رابچره یا رابچری، آوازها و مراسم مذهبی مثل چاووش‌خوانی و شهادت‌خوانی که در روز عاشورا، هنگام سفر به اماکن مذهبی خوانده می شود و  سحرخوانی، تعزیه‌خوانی اشاره کرد. موسیقی گیلان سرشار از نغمه‌ها و ملودی‌های زیبا و ماندگار است و تنوع در سازهای این خطه این واقعیت را اثبات می‌کند. سازهایی چون سرنا، تنبوره، نی(لله)، دایره و لبک (نی‌لبک)، نِی نِی، نقاره، کرنا، کارب از جمله سازهایی هستند که طی نیم قرن گذشته در مناطق گیلان رایج بوده‌اند و هرکدام‌شان به‌نوبه خود شناسنامه فرهنگی گیلان را نشان می‌دهند. در گیلان منظومه‌های آوازی زیادی وجود دارد که از میان‌شان زَرَنگیس، هیبته، حیدرخان، ولی‌خان، شوکتِی، رعنا، صبوری را می‌توان نام برد. نیز از نمونه‌های مشهور ترانه‌های گیلکی می‌شود به اَهه بگو، دِه گو ته منم، سیا اَبرا، عروس گولی، حلیمه جان، حیرون حیرونه اشاره کرد.

موسیقی گیلان [چهار] صحبت از موسیقی گیلان بدون ذکر نام برخی از بزرگانی که عمرشان را پای آن گذاشتند، ناقص می‌ماند. از دیرباز استادان زیادی در گیلان وجود داشته که از طریق و به‌واسطه آهنگ‌های محلی، مسائل فرهنگی و سنتی را حفظ و به نسل خود و آیندگان منتقل می‌کردند. از جمله مهم‌ترین نام‌هایی که بر موسیقی گیلان تأثیر گذاشتند می‌توان از استاد احمد عاشورپور یاد کرد که عمدتاً او را پدر موسیقی فولک گیلان می‌شناسند. او تقریباً در همه ترانه‌هایش از امید خواند، زیرا می‌دانست مردمی که در پهنه شالیزار در جستجوی رزق و روزی برای یک زندگی شرافتمندانه به مواجهه با سختی‌ها و به جنگ زالو می‌روند بسیار به موسیقی‌های امیدبخش نیاز دارند. همچنین استاد فریدون پوررضا نیز نباید از قلم بیفتد که قریحه و صدای خوش او موجب شد تا راوی موسیقی نیاکان خود باشد. او شاید پرآوازه‌ترین خواننده موسیقی گیلان و روایت‌گری پوینده در موسیقی استان ما بود. از میان زنان نیز بانو فهیمه اکبر، که بانویی روشن‌اندیش، پیشرو و پویا بود و عشقی عمیق و اصیل به هنر موسیقی داشت، بیشتر از سایر نام‌ها جلب توجه می‌کند. او اواخر دهه ۱۳۳۰ تعدادی از ترانه‌های جهانگیرخان سرتیپ‌پور را در مجموعه‌ای با نام «اوخان» گردآوری و منتشر کرد. این مجموعه ۷۶ تصنیف و ترانه‌ گیلکی را در خود جای می‌دهد و در ابتدای آن نیز یادداشتی از خود او درباره‌ لزوم شناساندن فرهنگ و زبان گیلکی وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *