انوش جهانشاهی، گفتوگویی درباره دغدغهها و اهدافش
انوش جهانشاهی، گفتوگویی درباره دغدغهها و اهدافش
دقایقی همکلامی با موسیقیدان سرشناسی که همشهری ما شد
مجله لاهیجان ـ گروه گزارش: نوشتن درباره انوش جهانشاهي آسان نيست. حوزه فعاليتهاي او در هنر موسيقي آنقدر گسترده است که درباره هرکدامشان ميشود گزارشي مجزا و مفصل نوشت و تازه شايد در اين گزارشهاي مجزا و مفصل هم حق مطلب دربارهاش ادا نشود. کارنامهاش بعد از چند دهه کار هنري، حتي مخاطبان عام هنر موسيقي را وادار به تحسين ميکند. جهانشاهي هم چندين جلد کتاب نوشته، هم چندين آلبوم منتشر کرده، هم در هنرستان و آموزشگاه و دانشگاه تدريس داشته، و هم در گوشه و کنار دنيا کنسرت برگزار کرده است. با بهترين اساتيد موسيقي، از جلال ذوالفنون و فرهاد فخرالديني گرفته تا کامبيز روشنروان همنشين بوده و به قول خودش «از محضرشان بهرهها برده» است. هم در هنرستان عالي موسيقي و دانشگاههاي داخل و خارج از کشور و هم در معتبرترين آموزشگاههاي تهران تدريس داشته، و اخيراً هم موفق به دريافت دکتراي موسيقي و نشان درجه يک هنري شده است. همه آنچه گفتيم به کنار، او حالا چندوقتي است در شهر ما مقيم شده و آموزشگاهي براي تدريس شاخههاي مختلف موسيقي تاسيس کرده است. حضور استادي مثل او ـ که بدون اغراق، يکي از چند چهرهاي است که روي قله موسيقي امروز کشور ما ايستاده ـ اين اميدواري را ميان ما اهالي جدي فرهنگ و هنر ايجاد کرده که بتوانيم برخي معيارهاي نادرست را اصلاح و روشهاي يادگيري و آموزش را، نه فقط در موسيقي که در کل ساحت فرهنگ و هنر، از نو تعريف کنيم و آب را از سرچشمهاش بنوشيم.
قبل از هر چیز، این پرسش پیش میآید که استادی مثل او، با این سابقه و اعتبار چرا در گیلان مقیم شد و لاهیجان را برای زندگی انتخاب کرد؟ برای او که میتوانست هرجای دیگری، نه فقط در ایران، که در دنیا را برای اقامت انتخاب کند، چه دلیلی وجود داشت که همشهری ما شد؟ جهانشاهی میگوید «من در طول سی سال گذشته کنسرتها و برنامههای متعددی در استان گیلان اجرا کردهام و قبل از تصمیم به اقامت در اینجا، این استان را تاحدی میشناختم. از کنسرتهای پژوهشی در دانشگاه گیلان گرفته تا اجرا در سالنهای مختلف رشت و شهرهای مختلف گیلان برای عموم مردم را تجربه کردهام. همچنین ناگفته نماند که در طی این سالها، هنرجویان و علاقهمندان بسیاری از استان گیلان برای آموختن موسیقی در کلاسها و کارگاههایی که در تهران برگزار کردهام، شرکت میکردند. خلاصه اینکه گیلان و مردمش را میشناختم. اما دو سال پیش، آن زمانی که شرایط کرونایی بر کشور ما حاکم شد و خواهناخواه تغییراتی در زندگی عادی و روال طبیعی امور شکل گرفت (مثلاً حجم فعالیتهای مختلف فرهنگی و هنری در سطح جامعه کاهش پیدا کرد و حتی در مقاطعی برنامههای هنری کاملاً تعطیل شد)، به این فکر افتادم که در زندگی خودم نیز تغییراتی ایجاد کنم؛ با این نگاه که بتوانم بهتر و با فراغت و تمرکز بیشتر به کار آهنگسازی و پژوهش و نویسندگی بپردازم. گیلان را به خاطر همان شناخت قبلی و دلبستگی زیادی که به آن داشتم انتخاب کردم، و تصمیم من این بود که شهری آرام و خوش آب و هوا را در این استان انتخاب کنم. بعد از سفر و بررسی دوباره، قرعه به نام شهر شما، شهر زیبای لاهیجان افتاد. حالا هم که با شما همشهری هستم.»
اما میدانیم که تصمیم به زندگی در لاهیجان یک بحث است، تأسیس آموزشگاه آزاد موسیقی بحثی دیگر. چرا که همه ما اهالی فرهنگ و هنر شهرستان، به خوبی میدانیم که ورود به کارهای جدی و چندوجهی از این دست، چه مشکلاتی را به دنبال دارد و هنرمند را چگونه درگیر دمدستیترین مسائل اجرایی میکند و حتی گاهی باعث میشود که فرد از پیگیری دغدغههای اصلی خودش بازبماند. جهانشاهی اما راسختر و مصممتر از این حرفهاست و مشکلات را در قیاس با مسئولیتی که برای خودش قائل است چندان بزرگ نمیبیند. «اوایل بهار سال گذشته (سال ۱۴۰۰) بود که آموزشگاه موسیقی انوش جهانشاهی را تأسیس کردم و اگر خاطرتان باشد، از آن زمان تا به امروز دو موج کرونا را پشت سر گذاشتیم، اما هم آموزشگاه من هم در لاهیجان و هم در شهرهای همجوار آن مورد استقبال قرار گرفت و جمع بزرگی از علاقهمندان به هنر موسیقی را جذب کرد. در حال حاضر آموزشگاه ما کاملاً فعال است و در شاخهها و رشتههای مختلف هنرجو میپذیرد. در آموزشگاه ما سازهای اصلی و متداول انواع موسیقی یعنی موسیقی ایرانی، موسیقی کلاسیک و موسیقی پاپ و موسیقی کودک تدریس میشوند. خودم تار و سه تار، سلفژ و آواز، پیانو و آکوردئون را آموزش میدهم و کار تدریس سایر سازها و نیز موسیقی کودک را به بهترین مدرسان گیلانی ـ که خودم با معیارهای سختگیرانه گزینششان کردهام ـ سپردهام. اغلب مدرسان آموزشگاه ما تحصیل کرده رشته موسیقی هستند. به نظر من ظرفیت و استعداد موسیقی در گیلان بسیار بالاست و این استان در مقایسه با برخی استانها شرایط بهتری برای رشد موسیقی دارد.»
جهانشاهی سپس به برخی مشکلات هم اشاره کرد. مشکلاتی که در لاهیجان وجود داشتند و او در شروع و ادامه کار آموزشگاه خودش با آنان مواجه شد. «از ظرفیت و استعداد بالای گیلان گفتم، اما در کنار این داشتهها، نقایص و عیب و ایرادها را نباید نادیده گرفت. نباید آسیب ناشی از افزایش بیرویه آموزشگاههای بیکیفیت و نیز تعدد مدرسان کمصلاحیت را کوچک شمرد، نباید نادیده گرفت که آموزش بد و مدرس سطح پایین چه تأثیرات مخربی بر هنر و ساختار آموزش موسیقی وارد میکنند. تربیت با معیارهای نادرست، به استعدادهای هنرجو لطمه میزند و آیندهاش را تباه و خراب میکند. خودم در این مدت زیاد دیدم که بسیاری از هنرجویان از آموزش بد ضربه خوردهاند. وقت و انرژی و هزینه زیادی صرف کردهاند، اما متأسفانه نتیجه لازم را نگرفتهاند. همچنین برایم عجیب بود که جمع بزرگی از افرادی که در گیلان موسیقی تدریس میکنند کارت صلاحیت تدریس ندارند و دورههای لازم را برای اینکار نگذراندهاند و در آزمون مربوطه شرکت نکردهاند. در صورتی که در آموزشگاههای تهران اساساً بدون داشتن کارت صلاحیت تدریس امکان اشتغال و فعالیت برای مدرس موسیقی وجود ندارد. خود من سالهاست که به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره کانون مدرسان خانه موسیقی ایران به ارزیابی و آزمون مدرسان موسیقی از تهران و شهرهای دیگر ایران مشغول بودهام. از اینرو امیدوارم بتوانم اهدافی را که برای آموزشگاهم تعریف کردهام تحقق ببخشم و بخشی از معایبی را که گفتم رفع کنم. اهدافی مثل ارتقای سطح آموزش هنری و علمی موسیقی و اصلاح بسیاری از باورهای ناصحیح در مورد هنر و موسیقی، برگزاری کنسرتهای پژوهشی و سمینارهای آموزشی و پژوهشی، برگزاری کارگاههای هنری و علمی و آموزشی، تربیت و پرورش نوازندگان و موزیسینهای توانا و حرفهای.»
بخشی از کارنامه هنری انوش جهانشاهی:
تألیف چندین جلد کتاب مثل «جان مریم»، «غوغای ستارگان»، «آتش کاروان»، «پیک سحری»، «چتر عشق» (آثار شخصی مولف)، «تکنواز» (آثار ارسلان درگاهی)، «گردونه آکوردها»، «دیار آشنا» (زیباترین ملودیهای آناتولی)، کتاب و پارتیتور «فوگ و انوانسیون» (برای ارکستر کلاسیک و آنسامبل ایرانی)، «گلباغ ترانه ۱ و ۲» (آموزش تار و سهتار برای کودکان و نوجوانان»، «آموزش سهتار» (همکاری با استاد جلال ذوالفنون)، و «تجزیه و تحلیل موسیقی ایران» (همکاری با استاد جلال ذوالفنون)؛ ناگفته نماند که برخی از این آثار چندین و چند بار تجدید چاپ شدهاند و شماری از آنان به چاپ بیستم هم رسیدهاند. جهانشاهی همچنین مقالات متعددی با موضوع موسیقی و هنر نوشته است که در معتبرترین نشریات داخلی و خارجی منتشر شدهاند.
آثار هنری موسیقی:
دو آلبوم موسیقی به نامهای «نغمه ماندگار یک» و «نغمه ماندگار دو»، حاوی زیباترین ترانههای محلی و تصنیفهای ملی ایرانی (۱۳۸۰)؛ آلبوم «چتر عشق» با آهنگسازی و خوانندگی انوش جهانشاهی (۱۳۸۶)؛ دو آلبوم موسیقی به نامهای «دیار آشنا ۱ و ۲» در زمینه موسیقی تلفیقی، مشتمل بر زیباترین ملودیهای آناتولی و آذربایجان (۱۳۸۷)؛ دو آلبوم موسیقی به نامهای «خاطرات طلائی» ۱ و ۲ با خوانندگی انوش جهانشاهی به زبان ترکی استانبولی (۱۳۹۲)؛ آلبوم «فوگ و انوانسیون» آثاری از انوش جهانشاهی در زمینه موسیقی علمی و ارکسترال برای ارکستر مجلسی کلاسیک و آنسامبل ایرانی (۱۳۹۰)؛ اجرا و ضبط چهار سیدی آموزشی موسیقی به همراه کتابهای مجموعه تصنیفهای ملی و ترانههای فولکلوریک ایرانی با سه تار (۱۳۹۲)؛ آلبوم موسیقی «مجنون زمانه» به آهنگسازی انوش جهانشاهی و خوانندگی سینا سرلک (۱۳۹۶).
همچنین: همکاری در ضبط و اجرای شش سیدی «آموزش سه تار» جلال ذوالفنون بین سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰؛ نوازندگی سه تار در آلبوم «مژده باران» به آهنگسازی کامبیز روشنروان و خوانندگی بیژن بیژنی (۱۳۸۵)؛ ساخت و اجرای موسیقی متن فیلم «حافظ لسانالغیب» به سفارش کانال ۴ تلویزیون بریتانیا (۲۰۰۶)؛ ساخت و اجرای موسیقی متن فیلمی در رابطه با معرفی بخش ایرانشناسی دانشگاه لندن (۲۰۱۳)؛ ساخت و اجرای موسیقی متن لوحهای فشرده کتابهای گویای ابتدایی و متوسطه آموزش و پرورش (۱۳۹۳)؛ نوازندگی سهتار در تیتراژ و متن فیلم سینمایی «سفر به هیدالو» به کارگردانی مجتبی راعی (۱۳۸۴)؛ نوازندگی تار و سهتار در تیتراژ و متن مجموعه تلویزیونی «ایراندخت» به خوانندگی سالار عقیلی و آهنگسازی کامبیز روشنروان (۱۳۹۷) نیز در فهرست کارهای موسیقایی جهانشاهی جای میگیرند. این را هم باید افزود که انوش جهانشاهی به جز تار و سهتار، در نواختن پیانو و آکوردئون نیز تسلط دارد و در بسیاری از کشورهای خارجی از انگلستان و آلمان و فرانسه و اسپانیا گرفته تا روسیه و گرجستان و ترکیه و چین و چند کشور از کشورهای شرق آسیا و نیز امارات متحده عربی کنسرت و برنامههای آموزشی اجرا کرده است.
درود بر استاد جهانشاهی ، یکی از برجسته ترین استادانی که دیدم ،با موفقیت های بزرگ در زمینه های مختلف موسیقی که با بزرگ منشی و اخلاق نیک ایشان همراه شده و شخصیت والایی ساخته. آرزوی سلامت و موفقیت روز افزون برای استاد بزرگوارم دارم