پنج شنبه, اردیبهشت ۶, ۱۴۰۳
مطالب ویژه

ما لاهیجانیها در اینستاگرام چه کارهایی می‌کنیم؟

ما لاهیجانیها در اینستاگرام چه کارهایی می‌کنیم؟

گزارشی از دلبستگی‌ها و کنش و واکنش‌های ما در شبکه اجتماعی اینستاگرام

 

مجله لاهیجان، گروه گزارش: درست است که آنچه در شبکه اجتماعی اینستاگرام می‌گذرد بخشی از واقعیت‌های جامعه ماست، اما درباره این گزاره نباید اغراق کرد. یعنی نمی‌شود فقط با در نظر گرفتن اینستاگرام و دقت روی کنش و واکنش‌های ما لاهیجانی‌ها در آن، نظریات کلی و فراگیر درباره زندگی اجتماعی و فرهنگی ما ارائه داد.

 

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #شبکه اجتماعی پرطرفدار

تا جایی که آمار و اطلاعات قابل اعتنا به ما نشان می‌دهند، شبکه اجتماعی اینستاگرام پرطرفدارترین شبکه اجتماعی در میان ما ایرانی‌ها است. می‌گویند طبق آمارهای اعلام‌شده ـ که به نظر می‌رسد درست هم باشد ـ جمعیتی بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون ایرانی از اینستاگرام استفاده می‌کنند و تقریباً هر روز، دقایق یا ساعتی از وقت‌شان را به آن اختصاص می‌دهند. این جمعیت حدود ۳۰ میلیونی که مدام و هر روز بزرگ‌تر هم می‌شود، عدد بسیار بزرگی است و نمی‌توان به راحتی نادیده‌اش گرفت. خب، قطعاً همین گزاره بین ما لاهیجانی‌ها هم صدق می‌کند. یعنی بسیاری از ما لاهیجانی‌ها در این شبکه اجتماعی حضور داریم و از محتوای موجود در آن (عکس و فیلم و متن و…) استفاده می‌کنیم. برخی تولیدکننده محتوا هستیم، برخی مصرف‌کننده، و برخی هم مصرف‌کننده و هم تولیدکننده. به همین دلیل هم هست که مطالعه روی این شبکه اجتماعی و بررسی رفتار ما در آن، می‌تواند تاحدود علایق و سلایق ما را نشان دهد. به عبارت دیگر، آنچه در این شبکه اجتماعی می‌گذرد بخشی از واقعیت‌های جامعه ماست، هرچند درباره این امر نباید اغراق کرد. یعنی نمی‌شود فقط با در نظر گرفتن اینستاگرام و دقت روی کنش و واکنش‌های ما لاهیجانی‌ها در آن، نظریات کلی و فراگیر درباره زندگی اجتماعی و فرهنگی ما ارائه داد. در عین حال، نمی‌شود آنچه در این دنیای موازی جریان دارد نادیده گرفت. از این‌رو، بد نیست کمی درباره‌اش فکر کنیم.

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #علاقه به عکاسی از زیبایی‌ها

یکی از کارهای ثابت و همیشگی گروه بزرگی از کاربران لاهیجانی اینستاگرام، انتشار عکس از مناظر طبیعی و جاذبه‌های تفریحی شهر و شهرستان ماست. هر روز، صدها عکس از بام سبز و حاشیه استخر و برخی خیابان‌های شهر و مناظر حاشیه شهر در این شبکه اجتماعی منتشر و دست به دست می‌شود. گاهی فقط عکس را منتشر می‌کنند، گاهی هم تک‌جمله‌ای یا دلنوشته‌ای کوتاه یا شعری آبکی هم به آن می‌چسبانند. مثلاً عکسی از آبشار را به ضمیمه این جمله که «مثل آب، زلال باش؛ مثل کوه، سرسخت و استوار» یا «زندگی جاری است، با آن همراه شو!» منتشر می‌کنند. بعضی از این عکس‌ها انصافاً زیبا و چشم‌نواز است و هر بیینده‌ای را جذب خودش می‌کند. حتی بسیاری از کاربران استان‌های دیگر، که از داشتن چنین مناظری محروم هستند به شوخی می‌گویند شما لاهیجانی‌ها با عکس‌های شهرتان دل ما را می‌سوزانید. این کار، عکس گرفتن از مناظر و زیبایی‌های شهرستان هم کار جالبی است و هم به نوعی تبلیغ لاهیجان محسوب می‌شود، ولی خوب است همگی ما به این نکته واقف باشیم که این کارها ما را «عکاس» نمی‌کند و نباید به اعتبار چند عکسی که از سر ذوق و علاقه از محیط اطراف‌مان می‌گیریم خودمان را با این واژه تعریف کنیم و حتی در بخش پروفایل صفحه‌مان، خود را «عکاس» بنامیم. هرچند بستر اینستاگرام بستر خوبی برای تمرین و آزمون و خطاست و می‌توانیم برخی استعدادهای خودمان را در آن محک بزنیم، اما حواس‌مان باشد که از شروع کاری تا رسیدن به تخصص در آن، زمان می‌برد و هیچ‌کس یک‌شبه به اعتبار و ورزیدگی نمی‌رسد.

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #حضور پررنگ مدعیان

برخی‌ها، که انصافاً تعدادشان کم هم نیست، در اینستاگرام لباس فعال دغدغه‌مند اجتماعی می‌پوشند و به این بهانه در هر موضوعی دخالت و صحبت می‌کنند. اگر جایی برای سالمندی مشکلی پیش آمد، مدافع حقوق سالمندان می‌شوند و جامعه و «نهادهای مربوطه» را برای کم‌کاری در این حوزه نکوهش می‌کنند. اگر بحث زباله بالا گرفت، تحلیل‌گر امور پسماند می‌شوند و درباره این موضوع حرف می‌زنند. اگر جایی جنگلی آتش گرفت، می‌بینیم که کارشناس این حوزه هم شده‌اند و درباره علل و عوامل آتش‌سوزی و چگونگی مهار و خاموش کردن آتش هم نظراتی دارند. جالب اینکه به نظر می‌رسد شمار زیادی از این فعالان جعلی و خودخوانده، عملاً هیچ کاری در زندگی واقعی نمی‌کنند و تمام‌وقت، سرشان توی گوشی است و هر روز چند ساعت را به این شیوه باطل می‌کنند. وگرنه کسانی که شغلی دارند و سرگرمی‌های‌شان منحصر به شبکه‌های اجتماعی نیست، زمان زیادی برای وقت‌گذرانی در اینستاگرام پیدا نمی‌‌کنند. البته تقریباً هیچ‌کدام از حرف‌های‌شان نه جدی است نه ارزش توجه دارد، اما خودشان که چنین فکری نمی‌کنند. باورشان این است که «چون حرف می‌زنم، پس نقش‌آفرینی و اثرگذاری می‌کنم.» به زبان ساده و عامیانه، صبح تا شب کاری جز نق زدن و غرغر کردن ندارند و به اعتبار این ناله‌های مستمر، خودشان را فعال اجتماعی می‌دانند. البته که نیستند. مگر می‌شود کسی بدون علم، بدون تخصص و بدون پیوند با فعالان قدیمی و اصیل هر حوزه‌ای، بتواند کار موثری انجام بدهد؟ البته دقت داشته باشیم که تعدادی از فعالان اجتماعی شهر ما، که اصول مشخصی دارند و هویت و کارنامه کاری‌شان هم معلوم است در شبکه اجتماعی اینستاگرام حضور دارند و به فراخور شرایط و حوادث، درباره مسائلی که حوزه تخصصی‌شان است اظهارنظر می‌کنند. حساب این دسته دوم از آن فعالان خودخوانده جداست.

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #خبرنگاران خودخوانده

شمار دیگری از همشریان ما، برای خودشان رسالت نشر اخبار و اطلاع‌رسانی قائل هستند و وظیفه خودشان می‌دانند که در شبکه‌های اجتماعی، از جمله همین اینستاگرام خبرهایی را پخش کنند. از آتش گرفتن خانه‌ یا مغازه‌ای در محله‌ای و تصادف در خیابانی گرفته تا خرابی آسفالت در جایی از شهر، خبرها متفاوت است. این کار، فی‌نفسه نه بد است و نه خوب. البته، اگر خوب دقت کنید می‌بینید که جریان غالب در این نوع خبررسانی، گرایش به انتشار اخبار منفی و ناراحت‌کننده است. یعنی بسیاری خودشان را مجاز می‌دانند که با توجیهاتی مثل آگاه‌سازی و نشان دادن واقعیت به همشهریان‌شان، هر خبر و شایعه تلخ و آزاردهنده‌ای را نقل کنند. حتی اگر بتوانند کمی تلخی خبر را بیشتر هم می‌کنند، تا به زعم خودشان تأثیر بیشتری بر شنوده و بیننده بگذارد. این درست نیست. نشر اخبار منفی، اگر از حد مجاز بیشتر شود به ناامیدی در جامعه دامن می‌زند و انگیزه حرکت و تلاش را نابود می‌کند. مخاطبی که تلخی و سیاهی را بپذیرد، عملاً تسلیم می‌شود و از کوشش برای ساختن آینده بهتر دست می‌کشد. البته باید دقت داشت که چشم بستن به روی واقعیت‌ها هم به همان اندازه تلخ‌اندیشی و تیره‌نگری نادرست و خطرناک است. همیشه باید درست و واقعی دید. اینجا میانه‌روی و اعتدال اهمیت خودش را نشان می‌دهد. اما چه کسی می‌تواند در انجام این وظیفه، یعنی خبرنویسی و اطلاع‌رسانی اندازه نگه دارد و ضمن بیان واقعیت‌ها، به تلخی و ناامیدی مردم دامن نزند؟ پاسخ روشن است: کسی که آموزش دیده و به حداقلی از مهارت در این کار رسیده باشد. اما متأسفانه (بسیار متأسفانه) شبکه‌های اجتماعی در این حوزه هم به تخصص‌گرایی آسیب زده‌اند و این حرفه، یعنی خبرنگاری را ـ که نیاز به آموزش و کارآموزی دارد ـ به ابتذال کشانده‌اند. به‌ویژه اگر عملکرد کاربران لاهیجانی اینستاگرام در همین بخش خبررسانی را بسنجیم، می‌بینیم که چقدر بد و ضعیف عمل می‌کنند. خبرها را درست پوشش نمی‌دهند، فرق بین مسائل اصلی و فرعی را نمی‌دانند، اطلاعات‌شان از اصل ماجرا همیشه ناقص و نصفه‌نیمه است و حتی ـ اگر خوب دقت کنید، می‌بینید که ـ نوشتن چند جمله ساده را هم بلد نیستند.

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #کارشناسان همه‌چیزدان

عادت بد و ناپسندی ـ شاید از گذشته‌های دور ـ میان برخی از ما وجود دارد که با توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی و گسترش فضای مجازی شدت بیشتری پیدا کرده است و در اینستاگرام به وفور دیده می‌شود؛ و آن‌هم سخن گفتن از چیزهایی است که درباره‌ آن‌ها مطالعه و تخصص نداریم. حتماً شما هم خیلی‌ها را دیده‌اید که در همه‌ی مسائل موجود و خبرهای روز کارشناس هستند و درباره‌ی هر موضوعی که به میان می‌آید اظهارنظر می‌کنند. از مسائل پیچیده‌ اجتماعی و پشت‌پرده‌های سیاست گرفته تا زلزله و پزشکی و هر چیزی دیگری که به فراخور شرایط یا خبرهای روز، موضوع بحث و مورد توجه قرار می‌گیرد. این‌جا هم با شمار زیادی کارشناس بدون مطالعه و دانشمند جعلی مواجه‌ایم که بدون ورق زدن حتی یک کتاب جدی، از رویدادها و اتفاقات امروز و دیروز  صحبت و درباره‌ی همه‌چیز و همه‌کس داوری می‌کنند. تجربه نشان داده است که چنین کسانی هرگز این عادت نادرست خود را ترک نمی‌کنند و حتی اگر اشتباهات‌شان به آن‌ها نشان داده شود بازهم در برابر حقیقت می‌ایستند. بزرگی می‌گفت که این نوع اظهارنظرهای بدون مطالعه و بعد هم لجاجت در مقابل حقیقت و نپذیرفتن اشتباه، فقط و فقط نادانی فرد را نشان می‌دهد؛ و فقط یک احمق تمام‌عیار است که درباره‌ چیزهایی که نمی‌داند بی‌پروا سخن می‌گوید. هر کدام از ما، اگر به اندازه‌ کافی و در مسیر درست بکوشیم، حداکثر در دو تا سه موضوع (رشته) متخصص و صاحب‌نظر خواهیم شد. چقدر خوب می‌شود که همه ما این محدودیت ذهن انسان را بپذیریم و احترام و آبروی خودمان را با سخنان سطحی و بی‌پایه از دست ندهیم؛ و اظهارنظر درباره‌ هر موضوعی را به کارشناسان واقعی همان موضوع واگذار کنیم.

 

لاهیجانیها در اینستاگرام #جمع‌بندی و ختم کلام

شبکه‌های اجتماعی که اینستاگرام هم یکی از آن‌هاست، بستری عمومی است و محدودیتی برای عضویت و فعالیت در آن وجود ندارد. یعنی هرکسی، با هر سطحی از سواد و آگاهی، به شرط نصب اپلیکیشن و ثبت‌نام و ایجاد صفحه، می‌تواند عضوی از این دنیای پهناور باشد و مثل سایر اعضا، حرف بزند و در تولید محتوای آن شریک شود. از این‌رو، انتظار اینکه در آن بحث‌های تخصصی و مسائل پیچیده طرح شود، انتظار نابه‌جایی است و با واقعیت جور درنمی‌آید. اگر همین واقعیت، یعنی عمومی بودن بستر اینستاگرام را درباره شهرستان خودمان لحاظ کنیم، درک آنچه در این شبکه اجتماعی می‌گذرد چندان دشوار نخواهد بود. نباید انتظار داشته باشیم که در این شبکه اجتماعی، ده‌ها صفحه برای بررسی دقیق مسائل شهرمان وجود داشته باشد و مثلاً پاسخ سوالات جدی و عمیق خودمان را در آن پیدا شود. تازه این نکته را هم باید بپذیریم که اینستاگرام اساساً شبکه‌ای تفریحی و برای سرگرمی (و به اشتراک گذاشتن این تفریحات و سرگرمی‌ها با دوستان و آشنایان) است و طرح مسائل جدی در آن ـ مگر به شرایطی ـ معمولاً نتیجه عکس می‌دهد و مخاطب را دلزده می‌کند. اما این را هم در نظر داشته باشیم که برخی آسیب‌های این فضا، مثل ابتذال و سطحی‌نگری جدی است و نباید خودمان یکی از دامن‌زنندگان به آن باشیم. ناگفته نماند که منظورمان از ابتذال، پَست و بی‌ارزش و سبک کردن مسائل است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *